نشست خسرو گردون به بارگاه حمل
به نام نامیه منشور داد بهر عمل
کنون به سوی مزاج جهان بباید دید
که گشت سوی مزاجش اعتدال بدل
چنان به هر طرف جوی سبزهست به باغ
که میکشند به زنگار بر ورق جدول
ز عشق گل به دل لاله داغهای سیاه
چنانک عنبر سارا در آتشین منقل
ز برگ بید فتادهست سایه بر سر گل
به شکل خنجر بهرام بر گلوی حمل
حرارتی ز هوا تا در او اثر نکند
شکوفه مالد بر روی خویشتن سندل
چنانکه خنجر غازی به خون خضاب شود
ز رنگ لاله و گل سرخ گشت جبل
نشسته بر سر هر شاخ بلبلی گویا
چو عالمان مجادل به وقت بحث و جدل
عروس باغ پر از لالههای رنگارنگ
مثال حور بهشتی در میان حلل
دریده غنچه گریبان، به رقص آمده سرو
چنار دست زده، گفته مرغ صوت و غزل
خوش است طرف چمن، خاصه با گلاندامی
که بوی سنبل او برد از دماغ خلل
مجو معلم و واعظ به جز مغنی و چنگ
که هر دو راست ادا میکنند قول و غزل
صبا ز خاک در شاه کحل میسازد
که چشم نرگس سیراب میشود اکحل
زبان سوسن آزاد اگر چه طولی داشت
دعای عمر شهنشاه گفت و شد اطول
خدایگان سلاطین مشرق و مغرب
معز دولت و دین، شاه اعلم اعدل
ملک حسین حسن خُلقِ شاه دودهٔ کرت
که روشن است ز رایش جهان علم و عمل
مجاهدی که اگر بانگ بر زمانه زند
چو موش مرده کند شیر چرخ ترک حیل
نبود سائل در ملک او وگر هم بود
جناب دولته قال خذ و لاتسأل
زهی رسیده به جائی کمال دانش او
که از ازل به ابد بیند، از ابد به ازل
به حق آنکه جز او نیست اول و آخر
که هست ذات تو مقصود آخر و اول
به طوع طائر دولت مطیع خدمت تست
کجا رود چو مگسی اوفتد به دام عسل
به لطف و غبغب تو بازبسته راحت و رنج
فراغت است جهان را ز مشتری و زحل
حدیث رستم دستان شدهست افسانه
ز ضرب تیغ تو اکنون همی زنند مثل
مدیح غیر تو در خاطرم نمیآید
حریم کعبه نشاید مقام لات و هبل
به سمع شاه جهان یک دو حرف خواهم گفت
ولی ز بیم ملالت ملخص و مجمل
ز اوستاد من این نکته یاد میدارم
که زینهار سخن را نگاه دار محل
مرا ز شعر تفاخر به مدح تست ار نی
به نسبت هنرم شعر صنعتیست اقل
ز بحر شعر کسان قطرهای نمیجویم
طهارتی نتوان کرد از آب مستعمل
نظام کار جهان جون ز تست، میخواهم
که کار بنده بماند مبتر و مختل
همیشه تا به حروف جمل کنند حساب
حساب عمر تو بادا فزون ز حرف جمل
دو میوهٔ گل دولت به بوستان وجود
همیشه تازه به لطف خدای عزوجل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به توصیف زیباییهای طبیعت و عشق میپردازد و به شکوفهها، باغها و گلها اشاره دارد. شاعر با زبانی شاعرانه از دولت و ملک حسین حسن صحبت میکند و او را به عنوان حکومتی عادل و عالم معرفی میکند. همچنین به قدرت و دانش او اشاره شده که میتواند زمانه را تحت تأثیر قرار دهد. شاعر از بندگی و خدمت به او سخن میگوید و یادآوری میکند که فقط اوست که ارزش عبادت و مدح را دارد. در انتها، شاعر از اهمیت حروف جمل در حساب عمر و زیبایی زندگی میگوید و به لطف خداوند اشاره میکند که این میوههای دلنشین همواره تازه و زنده خواهند ماند.
هوش مصنوعی: خسرو بزرگ و با شکوه بر تخت سلطنت نشسته و به نامی بزرگ، فرمانی برای انجام کارها صادر کرده است.
هوش مصنوعی: اکنون باید به وضعیت کلی جهان توجه کنیم تا ببینیم که آیا به سمت تعادل و آرامش پیش رفته است یا خیر.
هوش مصنوعی: در باغ سبزهها به قدری در هر طرف پراکنده است که همچون زنگاری بر روی کاغذ جدول کشیده شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق، دل لاله پر از دردهای سیاه شده است، همانطور که عنبر سارا در آتش منقل میسوزد.
هوش مصنوعی: سایهای از برگ بیدی بر روی گل افتاده، که شبیه به خنجری است که بر گلوی حیوانی قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: اگر هوای سرد بر روی شکوفهها تأثیر نگذارد، همانطور که گلبرگها به خود زینت میدهند.
هوش مصنوعی: چنان که خنجر جنگجویان با خون رنگین میشود، کوه از رنگ لاله و گلهای سرخ زینت مییابد.
هوش مصنوعی: در هر گوشهای، پرندهای نشسته است که همانند دانشمندان در زمان بحث و جدل، به مباحثه مشغول است.
هوش مصنوعی: عروس باغ، با لالههای رنگارنگی که دارد، مانند حورهای بهشتی در میان حوریان است.
هوش مصنوعی: غنچه در حال شکفته شدن است و سرو چنار به رقص در آمده، همچنین پرندهای هم با آواز و شعر خود به این شادی پیوسته است.
هوش مصنوعی: منظور از این بیت اشاره به زیبایی و دلانگیزی چمنزار دارد، به ویژه زمانی که گلهای خوشبو در آنجا وجود دارند. بوی خوش گل سنبل به قدری دلپذیر است که روح را نوازش میدهد و حس خوبی به انسان میبخشد.
هوش مصنوعی: به دنبال آموزگار و واعظی نباش که فقط نغمهسرا و نوازنده باشند، زیرا آنها به درستی شعر و سخن را ادا میکنند.
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی از خاک درخت کحل برداشت میکند و با آن چشمان نرگس را آبیاری میکند.
هوش مصنوعی: زبان گل سوسن آزاد است، هرچند که طولانی باشد. دعای عمر پادشاه گفته شد و او نیز عمرش طولانی شد.
هوش مصنوعی: این جمله دربارهی یک پادشاه سخن میگوید که هم در سرزمینهای شرقی و هم در سرزمینهای غربی فرمانروایی میکند. او به عنوان کسی که قدرت و دین را حفظ کرده و دانش و عدالتش زبانزد است، توصیف میشود.
هوش مصنوعی: حسین، پادشاهی است که با اخلاق نیکو شناخته میشود و از نسل بزرگانی است که روشنایی علم و عمل در دنیا از او سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: مجاهدی که اگر صدایش به دنیا برسد، باعث ترس و وحشت بزرگی میشود. او چنان قدرتی دارد که حتی شیرِ قدرتمند زمانه را هم از پا درمیآورد.
هوش مصنوعی: در قلمرو او هیچ درخواستی وجود نداشت و اگر هم بود، مقام و رتبهاش میفرمود: بگیر و نپرس.
هوش مصنوعی: او به مرتبهای والا دست یافته که میتواند از آغاز تا همیشه را ببیند و برعکس، از همیشه به آغاز نظر کند.
هوش مصنوعی: به حق آن کسی که تنها او است، نه اولی وجود دارد و نه آخری، که وجود تو تنها هدف و مقصود است، هم در آغاز و هم در پایان.
هوش مصنوعی: اگر تو بخواهی و اراده کنی، خوشبختی مانند پرندهای مطیع در خدمت توست. اما اگر او به دام عسل بیفتد، دیگر جایی نخواهد داشت و ممکن است به سمت جای دیگری برود.
هوش مصنوعی: با حسن و زیبایی تو، آسایش و رنج در جهان تحت تأثیر مشتری و زحل است.
هوش مصنوعی: داستان رستم و دستان به افسانه تبدیل شده و اکنون همگان از ضربههای شمشیر تو یاد میکنند و آن را روایت میکنند.
هوش مصنوعی: یاد هیچکس جز تو در ذهنم نمیماند، زیرا حریم کعبه، جایگاه لات و هبل نیست.
هوش مصنوعی: میخواهم چند کلمه به گوش شاه جهان برسانم، اما به دلیل نگرانی از خستگی و کلافگی، خیلی کوتاه و خلاصه بیان میکنم.
هوش مصنوعی: از معلم خود یاد گرفتهام که باید در بیان کلمات و صحبتهایم احتیاط کنم و موضوع را بهخوبی حفظ کنم.
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که شاعر به این نکته اشاره دارد که اگر در شعر و ادبیات به خودستایی بپردازد، تنها به خاطر ستایش و مدح دیگران است و اگر این مدح و ستایش وجود نداشته باشد، شعر او چیزی بیشتر از یک اثر صنعتی و بیکار نیست. به عبارتی دیگر، ارزش شعر در نظر او به وابستگی آن به تحسین و احترام دیگران است.
هوش مصنوعی: من به دنبال یک قطره از دریای شعر دیگران نیستم، زیرا نمیتوان پاکی و طهارت را از آب آلوده به دست آورد.
هوش مصنوعی: نظام و ترتیب کارهای جهان به دلیل وجود تو است، من آرزو دارم که کارهای من به هم نریزد و دچار اختلال نشود.
هوش مصنوعی: عمر تو باید از همه افکار و کلماتت بیشتر باشد، پس همیشه به خاطر داشته باش که زندگیات ارزشمندتر از صرفاً صحبتها و حرفهاست.
هوش مصنوعی: دو میوه از گل خوشبختی در باغ وجود همیشه با لطف خداوند تازگی دارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
واصْبَحْتُ یَوْمَ النَّفْرِ و العیسُ تَرْحَلُ
وَکانَ حُدَی الحادی بِنَا و هُوَ مُعْجِلُ
اُسائِلُ عَنْ سلمی فَهَلْ مِنْ مُخَبِّرٍ
بسانَّ له علماً بها أیْنَ تنزلُ
لَقَد اَفْسَدَتْ حجّی و نُسْکی و عُمرتی
[...]
طمع ندارم ازین پس زخلق جاه و محل
مگر به خالق و دادار خلق عز و جل
حرام را چو ندانستمی همی ز حلال
چو سرو قامت من در حریر بود و حلل
به طبع رفت به زیرم همی جهان جهان
[...]
ایا بجود و بآزادگی بدهر مثل
جهان بکلک تو و کف تو فکنده امل
چگونه رنجه نباشم برنج تو ؟ که مرا
ز نعمت تو بود مغز استخوان بمثل
اگر ز فکرت تو دوش خواب خوش کردم
[...]
ایا چراغ شهان جهان امیر اجل
بدست مایه پیروزی و بتیغ اجل
بابر و دریا ماند بنانت گاه سخا
ببرق و صاعقه ماند سنانت گاه جدل
بدانش ودهش و جود و داد و دولت و دین
[...]
خجسته بادا بر خواجه عمید اجل
خجسته عید رسول خدای عزوجل
عماد ملک و ملک بوالفرج مفرج غم
که هم عماد جلالست و هم عمید اجل
اساس نصرت نصربن رستم آن که به دوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.