گل از نشاط به صد برگ مجلسی آراست
که از ترنم بلبل در او هزار نواست
تعلقی که میان گل است با بلبل
صبابه است کز او اشتقاق باد صباست
مگر که مهر گیا دادهاند بلبل را
که در چمن همه گلبانگ او ز مهر گیاست
به غیر آب و هوا نیست غنچه را در دل
که تشنگان چمن را به سوی آب هواست
ز باد بر دل غنچه غبار بود و نشست
میان سرو و صنوبر خلافها بر خاست
خوش است نرگس بیمار را قدح در سر
که رنج او ز خمار است و جام باده دواست
چو گل نجات ز غم خواه و می به قانون نوش
شنو رموز اشارات او که عین شفاست
در آب صورت نشو و نما نماید روی
که همچو آینه از لطف آب روی نماست
ز غنچه خواه دل شادمان که دلدارست
ز سرو جوی ثبات قدم که پا برجاست
ز بس صفا که در آب است میتوان دیدن
هر آن لطیفه که از عین لطف در دل ماست
شمال بر سر گل از شکوفه ریخت درم
نسیم بر لب جوی از بنفشه غالیهساست
اگر چه غنچه نهفتهست خردهها در دل
به زیر لب ز شکر خنده راز او پیداست
مگر که لاله نعمان ز خون فرهاد است
که جای او کمر کوه و دامن صحراست
چو سرو راست برآورد سر به آزادی
قبای راستی آمد به قامت او راست
چنین که سوسن آزاد شد زبان آور
به مدح سلطان گویا زبان او گویاست
جلال دولت و دین، بانی قواعد ملک
که همچو سد سکندر بنای او داراست
خدایگان زمان، داور زمین هوشنگ
که عدل او به ضمان شد زمانه را آراست
سپهر منزلتِ کوه حلمِ صاعقه خشم
ستاره کوکبهٔ باد عزم ابر عطاست
میان خاتم دولت به تیر حلقه نشان
ز زلف شاهد نصرت به نیزه حلقه رباست
یگانهای که چو خورشید در قصبهٔ ملک
وجود او را هر ذره از وجود او گواست
خدای را ز وجودش عنایتی است به خلق
که ذات کامل او مظهر صفات خداست
به شکل شیر علم شیر چرخ میلرزد
ز بیم رایت منصور او که اژدرهاست
تبارک الله در زیر زین او خنگی است
که شه به هیأت خورشید و او به شکل سماست
بلند کرهٔ میدان نورد چوگانی
که همچو گویش سرهای دشمنان در پاست
چو عقدهٔ ذنب او ز جوزهر زدهاند
ستام او ز مجره است و تنگش از جوزاست
گران رکاب به هنگام حمله چون کوه است
سبک عنان به گه پویه همچو باد هواست
به جای نعل مه نو فتاده در پایش
چهار میخ مه نعل او چهار سهاست
به گاه سرعت عنقای آتشین بال است
ولی به وقت سکون اژدهای آهن خاست
همین قدر که شهش در وغا برانگیزد
رسیده بر سر بدخواه ملک همچو قضاست
زهی رسیده بدان پایه دست اقبال است
که دستبرد تو بر عقل کل روا و رواست
چه سخت روی که در جنب جود تو کان است
چه تلخ عیش که دست لطف تو دریاست
نه لعل و گوهر کان است کان شود ظاهر
ز بیم جود تو خونش فسرده در اعضاست
سحاب تیره دل بی ثبات تر دامن
بمانده غرق عرق پیش دست تو ز حیاست
به روی و رأی تو آن آفتاب یکتائی
که پشت گردون از بار منت تو دوتاست
وشاق غاشیهدار تو ترک بهرام است
غلام حلقه به گوش تو لؤلؤ لالاست
شها ز جرأت ابرام خویش معذورم
به حال بنده ز عین عنایتی که تراست
گدائیای ز برای وظیفه خواهم کرد
ز بهر آنکه گدائی وظیفهٔ شعر است
چه احتیاج گدائی ز پادشاهی تو
گدا به قاف قبولت مرداف عنقاست
مرا مذلت حرمان دوستان سهل است
بر این ضعیف قویترین شماتت اعداست
چو خامه نامهٔ مدحت نهادهام بر سر
که در زبان من این حرف و در سر این سوداست
ز عرض حال مرا عرض خویش مطلوب است
وزین میان غرض معتبر قبول شماست
قصیده را به دعا ختم میکند ناصر
طریق داعی مخلص در این مقام دعاست
همیشه تا چمن آسمان به شام و سحر
ز سرخ و سبز بمانند گلشن خضراست
چو خضر برخور از آب حیات در گلشن
که آسمان جلال تو آسمان آساست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر زیبای فارسی، شاعر از زیباییهای طبیعت و رابطهی گل و بلبل سخن میگوید. گل با صدای دلنشین بلبل آراسته شده و نشان از عشق و محبت دارد. شاعر به حال غنچه و نرگس بیمار اشاره میکند و لذت و آرامش حاصل از نوشیدن شراب را وصف میکند. در ادامه، به توصیف یک پادشاه عادل و قدرتمند میپردازد که مثل خورشیدی در ملک میدرخشد و یک وجود کارساز برای خلق است. شاعر به زیباییهای طبیعت و نشانههای وجود خدا نیز اشاره کرده و در نهایت، قصیده را با دعایی برای همیشگی ماندن زیبایی و جلال در آسمان و زمین خاتمه میدهد.
هوش مصنوعی: گل به لطف و شوقی که دارد، با صد برگ زیبا خودش را تزیین کرده است، زیرا آوازهای دلنشین بلبل در آن، هزاران نغمه و آهنگ را به وجود آورده است.
هوش مصنوعی: ارتباطی که بین گل و بلبل وجود دارد، ناشی از لطافت و زیبایی است که بلبل از گل میگیرد و این زیبایی به مانند نسیمی است که از طرف باد صبا میآید.
هوش مصنوعی: بلبل را به خاطر عشق به گلها و زیباییهای چمن، پر از سر و صدا و آواز کردهاند؛ به طوری که تمام نداهای او نشان از محبت به گلها دارد.
هوش مصنوعی: غنچه برای رشد و شکفتن به چیزی جز آب و هوای مناسب نیاز ندارد و افرادی که به دنبال زیبایی و سرسبزی هستند، همواره به سمت مکانهای خوب و خوش آب و هوا میروند.
هوش مصنوعی: باد بر دل گلغنچه غباری نشسته و او در میان درختان سرو و صنوبر، نگاهی به ناملایمات و مشکلاتی که به وجود آمده میاندازد.
هوش مصنوعی: شادی برای نرگس بیمار در این است که در سرش قدحی باشد، زیرا درد و رنج او ناشی از خماری است و نوشیدن جام باده میتواند درمانی برای او باشد.
هوش مصنوعی: همچون گلی که از درد رهایی مییابد و نوشیدن شراب را به عنوان قانونی شفابخش بشناس، به نشانهها و رمزهای او گوش بسپار که حقیقتی واضح و روشن دارد.
هوش مصنوعی: در آب، چهرهای زیبا و دلانگیز نمایان میشود که مانند آینه از زیبایی آب بهرهمند است.
هوش مصنوعی: از گل تازه خبر خوش بگیر زیرا محبوبی وجود دارد، و از درخت سرو ثبات و استواری را بیاموز که نشان از ایستادگی و استقامت دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر روشنی و زلالی آب، میتوان هر زیبایی و نیکی که در دل ما وجود دارد را مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: نسیم ملایمی بر لب جوی میوزد و بوی خوش بنفشهها را به همراه دارد، در حالی که شکوفهها بر روی گل درختان شمالی میریزد.
هوش مصنوعی: اگرچه غنچه در دل خود چیزهایی پنهان دارد، اما با لبخندی که ناشی از شیرینی است، راز آن را میتوان فهمید.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است لالهای که در نعمان رشد کرده، به خاطر خون فرهاد باشد؟ چون مکان او در دامنهی کوه و زمینهای بیابانی است.
هوش مصنوعی: زمانی که سرو بلند و راست میایستد و سرش را بالا میبرد، نشاندهنده آزادی و حجاب راستگویی است که به قامت او زیبایی میبخشد.
هوش مصنوعی: وقتی سوسن آزاد شد، به راحتی و با شجاعت زبان به ستایش سلطان گشود و به نظر میرسد که زبان او نیز توانمند و گویا شده است.
هوش مصنوعی: عظمت حکومت و دین، به واسطه کسی است که قوانین کشور را پایهگذاری کرده و مانند سدی محکم و استوار است که به مثابه بنا و سازهای قوی عمل میکند.
هوش مصنوعی: خدای زمان و حاکم زمین، هوشنگ، با عدل و انصاف خود، جهان را زیبا و منظم ساخت.
هوش مصنوعی: در آسمان، جایگاه تو مانند کوه است که با صبر و آرامش، در برابر خشم و طغیان صاعقه قرار دارد. ستارهها بیانگر عزم و ارادهای هستند که به مانند باد، به حرکت درمیآیند و ابرها نماد رحمت و نعمت را به ارمغان میآورند.
هوش مصنوعی: در زمان اوج و قدرت، نشانی از زیبایی و جذابیت وجود دارد که همچون حلقهای از زلف معشوقه، با قدرت و شجاعت همراه است.
هوش مصنوعی: او یگانهای است که مانند خورشید در دنیای وجود میتابد و هر ذره از هستیاش گواه بر وجود اوست.
هوش مصنوعی: خداوند به خاطر وجود خود به مخلوقاتش لطف و رحمت میکند، زیرا ذات کامل او تجلیگاه صفات الهی است.
هوش مصنوعی: در این بیت، سخن از قدرت و عظمت علم و حضور یک شخص بزرگ است که وحشتی را در دل دیگران ایجاد کرده است. این شخص، مانند شیر، قوی و باشکوه است و به خاطر شکوه و رایت او، دشمنان و حریفان به لرزه درمیآیند. در واقع، این بیانگر تأثیر بسیار زیاد یک فرد بر محیط و اطرافیانش است.
هوش مصنوعی: خداوند را شگفت آور میدانم، زیرا در زیر زین او موجودی قرار دارد که مانند خورشید درخشان و زیباست، اما خود در شکلی شبیه به آسمان است.
هوش مصنوعی: در میدان نبرد، وزش باد پرچم را به اهتزاز درآورده است، مانند گویهایی که سرهای دشمنان را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای آن است که مشکلات و وابستگیهای افراد میتواند ناشی از افکار یا احساسات منفی باشد. اگر کسی در دام این وابستگیها و مشکلات گرفتار شود، ممکن است احساس کند که در یک فضایی تنگ و محدود قرار دارد و نمیتواند از آن رهایی یابد.
هوش مصنوعی: در زمان حمله، سنگینی اسب مانند کوه است و در زمان حرکت و پیشروی، سبکی آن مانند باد میشود.
هوش مصنوعی: ماه نو که باید با نعلش به زمین بیفتد، به جای آن چهار میخ و نشانههای قدرتمند در پایش وجود دارد که او را به خوبی نگه داشتهاند.
هوش مصنوعی: در زمانهای پرشتاب، سرعت و انرژی بسیار بالایی دارد، اما در زمانهای آرام و سکون، به صورت موجودی سنگین و خاموش ظاهر میشود.
هوش مصنوعی: هرچقدر که حاکم بر اثر شورشها و درگیریها بر افروخته شود، این وضعیت به بدخواهان کشور ضربه میزند، مانند تقدیر و سرنوشت.
هوش مصنوعی: چه افتخاری که به آن درجه از موفقیت رسیدهای که میتوانی بر عقل و دانش کل تسلط پیدا کنی و هر آنچه بخواهی را به دست آوری.
هوش مصنوعی: چه دشوار است زندگی در کنار بخشندگی تو، و چه ناگوار است وقتی که دست مهرت مانند دریا دور است.
هوش مصنوعی: نه جواهر و گوهر ارزشمندی که در دل زمین است، بلکه چیزی که در آن پنهان است، به دلیل محبت و بخشش تو، از وجودش را در وجودم حس میکنم.
هوش مصنوعی: ابرهای تیره و بیثبات، در زیر دامن طبیعت، در حالی که به شدت عرق کردهاند، به خاطر حیا و احترام در مقابل تو باقی ماندهاند.
هوش مصنوعی: تنهای تو در نظر من همچون آفتابی هستی که در آسمان، برتری و زیباییات را نشان میدهد و همه چیز تحت تاثیر وجود توست.
هوش مصنوعی: تو به رنگ زیبای تویی، همچون غلامی که همیشه در خدمت بهرام است و وسعت کمالات تو مانند مرواریدهایی است که در سکوت و خاموشی میدرخشند.
هوش مصنوعی: ای بزرگوار، به خاطر جرأت و شجاعت خود مرا ببخش، زیرا حال من به خاطر محبت و توجهی است که تو به من داری.
هوش مصنوعی: من از روی وظیفه، به گدایی خواهم پرداخت، زیرا برای من گدایی کردن بخشی از وظیفه شعر است.
هوش مصنوعی: گدا برای به دست آوردن احترام و پذیرش از پادشاه نیازی ندارد، زیرا این درخواست او همچون درخواست غیر معقولی است که هیچ دستاوردی برایش نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: من از این که دوستانم را از دست دادهام، احساس خوارى و ذلت میکنم. اما برای من، ناامیدی و ملامت دشمنان به مراتب سختتر و دردناکتر است.
هوش مصنوعی: وقتی که قلم را به دست گرفتم و نامهای برای ستایش نوشتم، در ذهن من این سخن و در دل من این خوشی وجود دارد.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احوال خود میپردازد و میگوید که او بیشتر از هر چیز دیگری، خواستههای خود را به دیگران میگوید. در این میان، نظر و تایید شما برای او مهم و قابل قبول است.
هوش مصنوعی: ناصر، در انتها قصیده را به دعایی زیبا و پرمعنا ختم میکند، زیرا او در اینجا به عنوان یک دعوتکننده خالص، اهمیت دعا را میداند.
هوش مصنوعی: در هر زمان تا آسمان رنگین باشد و صبح و شب با رنگ قرمز و سبز جلوه کند، gardens همیشه سرسبز و زیبا خواهند بود.
هوش مصنوعی: مثل خضر که از آب حیات مینوشد، در باغی پر از زیبایی و شگفتی باش، زیرا آسمان تو به اندازه عظمت و جلالت، آسمانی دیگر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز راستی و بلندی که مر ترا بالاست
به وصفت اندر، معنی بلند گردد و راست
اگر بزرگی و جاه و جلال در درم است
ز کردگار بر آن مرد کم درم ستم است
نداد داد مرا چون نداد گربه مرا
تو را از اسپ و خر و گاو و گوسفند رمه است
یکی به تیم سپنجی همی نیابد جای
[...]
در قناعت و توفیق دین و مذهب راست
بروزگار تو ، ای فخر کاینات ، کراست؟
برون ز راه تو هر راه کاندر آفاقست
غریق بیم و امید و اسیر روی و ریاست
فزایش سخن و نکتۀ بدیع تو را
[...]
سرشگ ابر بکردار لؤلؤ لالاست
نسیم باد بکردار عنبر ساراست
سپاه برف رمید و سپاه لاله رسید
خروش زاغ نشست و خروش فاخته خاست
بهر کجا نگری پیش چشم تو گهر است
[...]
بنظم و نثر کسی را گر افتخار سزاست
مرا سزاست که امروز نظم و نثر مراست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.