گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
خیالی بخارایی

ز بس کز گریه چشم من به خونِ ناب می‌سازد

مرا در پیش مردم دم به دم بی‌آب می‌سازد

مگر دارد کمینی بر دل بیدار من چشمت

که هر ساعت به نازی خویش را در خواب می‌سازد

سبب رنج و غمت شد راحت و عیش مرا، بنگر

[...]

صائب تبریزی

به رغبت با خم زلفش دل بی‌تاب می‌سازد

چو آب زندگی با ماهی این قلاب می‌سازد

شود گلزار ابراهیم آتش بر گنهکاران

دل ما را چنین گر شرم عصیان آب می‌سازد

به احسان ای توانگر دستگیری کن فقیران را

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
بیدل دهلوی

چنین‌گر طیع‌بیدر‌ت‌به‌خورد و خواب‌می‌سازد

به چشمت اشک را هم‌گوهر نایاب می‌سازد

ضعیفی دامنت دارد خروش درد پیدا کن

که‌ هرجا رشته‌ٔ سازی‌ست با مضراب می‌سازد

درین میخانه فرش سجده باید بود مستان را

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه