شوخ حمامی که از جان هستم آتش کار او
آب گشتم سوختم از گرمی بازار او
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
شوخ حمامی که از جان هستم آتش کار او
آب گشتم سوختم از گرمی بازار او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به شوخی و بازیگوشی در حمام اشاره میکند و میگوید که عشق و انرژی او آنچنان داغ و پرحرارت است که او را به آب و آتش کشانده است. در واقع، این ابیات نشاندهنده جذابیت و تاثیر شدید عشق بر شاعر است.
هوش مصنوعی: آدم شوخی که در حمام کار میکند، به قدری جذاب و داغ است که من از او به شدت تحت تاثیر قرار گرفتهام و به خاطر گرمای بازارش سوختهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بار دیگر باز گرم افتادم اندر کار او
باز نشکیبم همی یکساعت از دیدار او
گر مرا بینی عجب مانی فرو درکار من
تا دگر باره چرا عاجز شدم درکار او
هر شبی گویم که مهمان آرمش برخوان خویش
[...]
گر نشد عاشق دو زلف یار بر رخسار او
چون ز ما پنهان کند هر ساعتی دیدار او
یک زمان در هجر و وصل او شود خرم دلم
این چه آفت رفت یارب بر من از دیدار او
غمزهٔ غماز او چون میرباید جان و دل
[...]
ای رخ و فرزین نهاده چرخ را در حل و عقد
جز تو کس را اطلاعی نیست بر اسرار او
چون رخ شطرنج پیش خدمت آمد انوری
میدهش چندان که چون فرزین شود رفتار او
یارب از جانم ببر مهر مه رخسار او
یا به هر یک چند روزی کن مرا دیدار او
سوخت جانم از سموم هجر کو آن دولتم
تا بیاسایم دمی در سایه دیوار او
ره چه پیمایم به کوی زهد چون خواهد زدن
[...]
بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار او
باشد کزین خون جگر رنگی برآرد کار او
مردن بسی اسان بود هرچند کز حرمان بود
گر در مذاق جان بود شیرینی گفتار او
آنسرو ما چالاک شد عاشق کشی بی باک شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.