ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو
باشد کمند گردن آهو نگاه تو
سیلی زند خرام تو موج سراب را
صیاد را فریب دهد جلوه گاه تو
از دست برد شبنم آفت منزه است
چون برگ غنچه دامن عصمت پناه تو
عمریست همچو چشم گدا کوچه باغها
ایستاده اند منتظر گرد راه تو
طفلان بی پدر هوس تاج زر کنند
دل بسته است غنچه بطرف کلاه تو
از بس که انتظار هلاکم چو سیدا
چشمم شدست جوهر تیغ نگاه تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت چشمها و نگاه معشوق پرداخته است. شاعر با استفاده از تمثیلها و تشبیهات مختلف، ناز و فریبندگی معشوق را توصیف میکند و از تأثیر عمیق آن بر دل و جان خود میگوید. او به انتظار و حسرتی که به خاطر دوری معشوق دارد اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه زیبایی معشوق باعث دلزدگی و آزردگی او شده است. در نهایت، شاعر از آرزوهای خود و امید به وصال معشوق سخن میگوید.
هوش مصنوعی: ای سرمه، چشمان سیاه تو مانند طعمهای است که شکار کرده است و نگاه تو همچون کمندی است که گردن آهو را میگیرد.
هوش مصنوعی: حرکت زیبا و دلربای تو همچون موجی در سراب است که صیاد را به اشتباه میاندازد، و جلوهای فریبنده از خود نشان میدهد.
هوش مصنوعی: آفتاب، شبنم را از خودش دور نگه میدارد، مانند این که برگ غنچه از دامن پاک و محفوظ تو دور است.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که مانند چشمی بیحرکت در کوچهها و باغها ایستادهام، منتظر آمدن تو هستم.
هوش مصنوعی: کودکان بیپدر آرزوی داشتن تاج طلا را میکنند، در حالی که دل غنچهها به سمت کلاه تو جلب شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر شدت انتظار مرگم، چشمهایم به شدت به نگاه تو وابسته شدهاند، مانند حقیقتی که در نوک تیغ قرار دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای تخت و گاه پادشهی جایگاه تو
آراسته است مملکت از تخت و گاه تو
هستی ندیم شاهی و دولت ندیم تو
هستی پناه عالم و ایزد پناه تو
فخر همه شهانی و کس نیست فخر تو
[...]
ای دوش چرخ غاشیه گردان جاه تو
خورشید در حمایت پر کلاه تو
شاه جهان سکندر ثانی جمال دین
ای برتر از شهان جهان دستگاه تو
تا چشم دشمنان شود از بیم او سفید
[...]
آمد دل ضعیف من اندر پناه تو
کرد او وطن به سایه زلف سیاه تو
هم در پناه زلف تو باد انتقام او
یارب به سرّ سینه مردان راه تو
آخر نظر به حال من مستمند کن
[...]
ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
خورشید سایهپرور طرف کلاه تو
نرگس کرشمه میبرد از حد برون خرام
ای من فدای شیوه چشم سیاه تو
خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمال
[...]
ای توتیای دیده من خاک راه تو
جانم فدای غمزه چشم سیاه تو
ای شهسوار حسن عنان را کشیده دار
کز حد گذشت ولوله دادخواه تو
بر بام قصر چون بگشادی نقاب دوش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.