دلم افسرده شد از گردش ارض و سما بیرون
مرا یکدانه آن هم آرد شد از آسیا بیرون
صبا چون حلقه در چشم در راه تو وا کرده
منه از محفل خود زینهار ای شمع پا بیرون
اگر ریزند چون گل طشت آتش در گریبانت
مکن زینهار دست از آستین پیش گدا بیرون
مرا شرم گنه افگنده در گرداب حیرانی
مگر آرد ازین سرگشتگی لطف خدا بیرون
سر کوی تو از خون شهیدان لاله زاری شد
نمی آید تو را پای نگارین از حنا بیرون
نباشد پش غافل اعتباری خاکساران را
نیاید چشم کور از عهده این توتیا بیرون
به زیر خاک تا صبح جزا هر روز غوغائیست
چرا هرگز نمی آید از این مردم صدا بیرون
نسیم پیرهن در بار دارد کاروان ما
همین آواز آید از دل چاک درا بیرون
تو را دست مروت تا بود بر دوش غمناکان
نخواهد گشت از شهر بخارا سیدا بیرون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دلتنگی و افسردگی خود به خاطر دوری از محبوب سخن میگوید. او احساس میکند که زندگی و دنیای اطرافش برایش خالی و بیمعنا شده است. باد صبا، که نماد عشق و ارتباط است، به او یادآوری میکند که در انتظار محبوب بماند. شاعر به نظر میرسد که از گناه و حیرت در زندگی رنج میبرد و امید دارد که لطف خداوند او را از این وضعیت نجات دهد. همچنین، او به قربانیان عشق و دلدادگی اشاره کرده و از نبود ارتباط و صدای مردم در زندگی شکایت میکند. در پایان، شاعر درخواست میکند که عزیزش همواره در کنارش باشد و او را از غم و اندوه رها کند.
هوش مصنوعی: دل من از حرکت آسمان و زمین غمگین شده است؛ تنها چیزی که برایم باقی مانده به همراه من نیست و از چرخش زندگی بیرون رفته است.
هوش مصنوعی: دودمان نسیم، چون حلقهای در چشمان تو، خود را به نمایش گذاشته است. مرا از محفل و جمع خود خارج نکن، ای شمع، مراقب باش که پا نگذاری.
هوش مصنوعی: اگر گریه کنی و اشکهایت مثل گل بریزد، در چنین حالتی تو را به آتش نمیسوزاند. پس از برکات و نعمتهای خداوند غافل نشو و از در خواستن و امیدواری به او دست نکش.
هوش مصنوعی: من به خاطر گناهانم شرمندهام و در دریای سردرگمی به سر میبرم. آیا رحمت خداوند میتواند مرا از این سردرگمی نجات دهد؟
هوش مصنوعی: در مسیر تو، به خاطر خون شهیدان، باغی از گلهای قرمز به وجود آمده است. اما تو هنوز در چهره زیبای خود که با حنا آراسته شده، نمیخواهی ظاهر شوی.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که افرادی که از جایگاه خود بیخبرند و به دیگران نگاه کمتری دارند، نمیتوانند به درستی به ارزشگذاری بپردازند و از چیزی که در دسترسشان است، استفاده کنند. بنابراین، کسانی که درک درستی از موقعیت خود ندارند، نمیتوانند به درستی به مسائل پی ببرند و از آن بهره ببرند.
هوش مصنوعی: زیر خاک تا صبح، هر روز حال و هوایی شلوغ و پرهیاهوست. اما چرا هیچ صدایی از این مردم بیرون نمیآید؟
هوش مصنوعی: نسیم هوای تازهای مانند یک کاروان به همراه دارد و این صدا از دل یک چاک نمایان میشود.
هوش مصنوعی: اگر تو به دلسوزی و مهر خود ادامه دهی، غمگینان از شهر بخارا نخواهند رفت و هیچگاه از کنار تو دور نخواهند شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل نشکسته نتوان برد از ارض و سما بیرون
نمی آید مسلم دانه ای زین آسیا بیرون
نیفتی تا ز پا، دست طمع در آستین بشکن
عصا را می کنند این قوم از دست گدا بیرون
اگر آزاده ای بار لباس از دوش خود بفکن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.