خط برآورد و نشد خاطر ازو شاد هنوز
این جفا جوی بود بر سر بیداد هنوز
آب شد آئینه و تشنگیش دفع نشد
آتشی هست ازو در دل فولاد هنوز
دور از گردن من طوق غلامی نشود
می شوم بنده او ناشده آزاد هنوز
غنچه اش گل شد و برگ گل او رفت به باد
می کند بلبل ما ناله و فریاد هنوز
بیستون را چه گنه بود که افگند ز پا
می سزد تیشه کند جور به فرهاد هنوز
عمر خورشید فلک شد به جهان گردی صرف
پی نبردست به سر منزل آباد هنوز
می رسد فیض به اهل طلب از اوج کریم
خاک حاتم به گدایان کند امداد هنوز
از قفس گرچه به صد حیله برون آمدهام
میبرم آرزوی خانه صیاد هنوز
کشتی و سوختی و مشت غبارم کردی
می دهد خاک مرا یاد تو بر باد هنوز
هر چه در خانه ما بود حریفان بردند
کعبتینیم و اسیر کف نراد هنوز
سیدا خامه من گرچه سخنور شده است
می کند پیرویی خاطر استاد هنوز
سیدا اهل جهان بیدل و شیدا شده اند
روی او گرچه ندیدست پریزاد هنوز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فَرُّخا از تو دلم ساخته با یاد هنوز
خبر از کوی تو میآوردم باد هنوز
در جوانی همه با یاد تو دلخوش بودم
پیرم و از تو همان ساخته با یاد هنوز
دارم آن حجب جوانی که زبانبند منست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.