فلک به قامت پیر خمیده می ماند
جهان بدیهه تاراج دیده می ماند
نهال گر به نظر نیزه است خون آلود
به باغ سرو به تیر خزیده می ماند
کدام صید گشادست سینه را چو هدف
که ابرویش به کمان کشیده می ماند
ز جوش لاله و گل باغ شد چنان گلگون
که برگ تاک به دست بریده می ماند
ز بس که اهل جهان خون یکدگر خوردند
سر سپهر بنار مکیده می ماند
به دست سبزخطان جام لاله گون در باغ
به چشم آهوی سنبل چریده می ماند
زمانه آب طراوت ز جوی گلشن برد
زمین باغ به جیب دریده می ماند
درون جامه رنگین خویش دنیا دار
به کرمهای بریشم تنیده می ماند
مکن نصیحت دنیا به مردم ای واعظ
که این سخن به حدیث شنیده می ماند
دلم زیاد قفس سیدا ملول شد
به مرغ خانه صیاد دیده می ماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف وضعیت نابسامان و دردناک جهان میپردازد. شاعر به تناقضات زندگی و رنجهای آن اشاره میکند. جهان به عنوان یک پیر خمیده و غارتشده توصیف میشود و طبیعت نیز تحت تأثیر این مشکلات قرار دارد. مرگ، جنگ و غم از عوامل هیجانزایی هستند که زندگی را تلخ کردهاند. زیباییهای طبیعی مثل باغ و گل در کنه خود هنوز آثار زخمها و غصهها را دارند. شاعر به دوسرتوئیتهای انسانی و دردوری از زیباییهای دلانگیز میپردازد و از نصحیتهای بیفایده درباره زندگی میگوید. بهطور کلی، احساس یأس و دلشکستگی در این شعر موج میزند.
هوش مصنوعی: جهان به گونهای است که همانند یک پیرمرد خمیده شده، و به نظر میرسد که همه چیز در آن تحت سلطه و ستم است.
هوش مصنوعی: اگر نهالی که به نظر میرسد مانند نیزهای خونین باشد، پس در باغ و در کنار درختان سرو، به تیر و تیرگی پناه میبرد و باقی میماند.
هوش مصنوعی: کدام شکارچی است که پس از دیدن هدفش، دلش آرام گیرد، در حالی که ابروی آن هدف مانند کمان، همچنان کشیده و جالب نظر باقی میماند؟
هوش مصنوعی: از شدت رشد و شکوفایی لاله و گل در باغ، به قدری رنگین و سرخ شده است که برگ تاک هم به نظر میرسد که مانند بریدگی در دست مانده است.
هوش مصنوعی: به دلیل جنگها و درگیریهای فراوانی که مردم جهان با یکدیگر داشتهاند، آسمان به رنگی تیره و مایل به قرمز درآمده و نشانی از خونریزیها و خشونتهاست.
هوش مصنوعی: در باغ، جامی مانند گل لاله به رنگ قرمز به دست کسانی است که سبزخطا هستند و به چشم آهو، که در میان سنبلهای خوشبو قرار دارد، مینشیند.
هوش مصنوعی: زمانه، شادابی و طراوت را از گلستان گرفته و حالا زمین باغی که دچار آسیب شده، در حالت افسردگی و بیحالی باقی مانده است.
هوش مصنوعی: در قلب لباس پررنگ خود، به زیباییای مینگرد که مانند کرمهای ابریشم در حال تنیدن است.
هوش مصنوعی: ای واعظ، به مردم نصیحت نکن که این حرفها مثل داستانهای گذشته خواهد شد و تاثیری نخواهد گذاشت.
هوش مصنوعی: دل من از نشستن در قفس خسته و دلزده شده است و مثل پرندهای که در خانه شکارچی است، تنها به تماشا نشستهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فلک به آبله خار دیده میماند
زمین به دامن در خون کشیده میماند
طراوت از ثمر آسمانیان رفته است
ترنج ماه به نار کفیده میماند
زمین ساکن و خورشید آتشین جولان
[...]
بهشت عدن به حسن رسیده میماند
بهار خلد به خطّ دمیده میماند
بهوشتر ز حبابی، به مجلس تو چرا
حدیث شکوة ما ناشنیده میماند!
حیا ز شرم تو خوی گشت و در بهار خطت
[...]
بهار عمر به صبح دمیده میماند
نفس به وحشت صید رمیده میماند
نسیم عیش اگر میوزد درین گلشن
به صیت شهپر مرغ پریده میماند
به هرچه دیده گشودیم موج خون، گل کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.