گنجور

 
سیدای نسفی

جبهه می خواهم که وقف سجده آن پا شود

تا دری بر رویم از پیشانی او وا شود

زود برخیزم به تعظیمش ز جا چون گردباد

از کنار دشت اگر سرگشته یی پیدا شود

حسن روزافزون او خواهد صف دلها شکست

باده گر این است خونها بر سر مینا شود

نقش پا زنجیر می گردد به پای آهوان

نرگس صیدافگنت روزی که در صحرا شود

وصل نزدیکان خود را عشق اندازد به دور

ساحل از همسایگی سیلی خورد دریا شود

دیده خود سرخ می سازند ارباب طمع

از میان بحر خون دستی اگر بالا شود

چشم او در بردن دل غمزه را استاد کرد

هر که بر دامان دانا دست زد دانا شود

خانه چون تاریک باشد سیدا روزن چه سود

دیده کو بی نور شد باید که دل بینا شود

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
منوچهری

هر که را شاه جهان بردارد و بنوازدش

در سخا گر قطره‌ای باشد چو صد دریا شود

آن نمی‌بینی که در باغ و چمن از خارها

در بهاران ز ابر نیسانی چه گل پیدا شود

قطران تبریزی

چون شمال مهرگان اندر هوا پویا شود

زاغ گنگ اندر میان بوستان گویا شود

نار چون بیجاده گردد سیب چون مرجان شود

آب چون پیروزه گردد خاک چون مینا شود

هست هم دینار و هم دیبا گرامی از چه رو

[...]

امیرخسرو دهلوی

از سر کو آن پری چون ناگهان پیدا شود

جای آن باشد که مردم در میان شیدا شود

من چنین دانم که باشد نسخه ای از روی او

صورتی از آینه خورشید اگر پیدا شود

ماه رویا، کی رسد در آفتاب روی تو

[...]

سلمان ساوجی

گرز خورشید جمالت ذره‌ای پیدا شود

هر دو عالم در هوایش، ذره‌سان دروا شود

شمع دیدارش اگر از نور تجلی پرتوی

افکند بر کوه، چون پروانه نا پروا شود

عاشق صادق چه داند کعبه و بتخانه چیست؟

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
کمال خجندی

گر دلم در زلف پنهان کرده‌ای پیدا شود

مشک غمازست و این دزدی از او رسوا شود

ناحق افتادست زلفت در کف هر مدعی

چون بدست ما بیفتد حق بدست ما شود

ای صبا بر گوی امشب از زبان ما به شمع

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه