گنجور

 
کمال خجندی

گر دلم در زلف پنهان کرده‌ای پیدا شود

مشک غمازست و این دزدی از او رسوا شود

ناحق افتادست زلفت در کف هر مدعی

چون بدست ما بیفتد حق بدست ما شود

ای صبا بر گوی امشب از زبان ما به شمع

سوختی پروانه ها را باش تا فردا شود

گرم شد بازار حسنه از آتش رخسار تو

وقت آن آمد که زلفت بر سر سودا شود

خاک آن در در نظر جنت طلب زاهد هنوز

چشم نابینا کجا از توتیا بینا شود

شوق بالای بلند تست آن کز هر تنی

جان علوی را هوای عالم بالا شود

آن لب خندان چو بیند در حدیث آید کمال

بلبل خاموش چون گل بشکفد گویا شود

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
منوچهری

هر که را شاه جهان بردارد و بنوازدش

در سخا گر قطره‌ای باشد چو صد دریا شود

آن نمی‌بینی که در باغ و چمن از خارها

در بهاران ز ابر نیسانی چه گل پیدا شود

قطران تبریزی

چون شمال مهرگان اندر هوا پویا شود

زاغ گنگ اندر میان بوستان گویا شود

نار چون بیجاده گردد سیب چون مرجان شود

آب چون پیروزه گردد خاک چون مینا شود

هست هم دینار و هم دیبا گرامی از چه رو

[...]

امیرخسرو دهلوی

از سر کو آن پری چون ناگهان پیدا شود

جای آن باشد که مردم در میان شیدا شود

من چنین دانم که باشد نسخه ای از روی او

صورتی از آینه خورشید اگر پیدا شود

ماه رویا، کی رسد در آفتاب روی تو

[...]

سلمان ساوجی

گرز خورشید جمالت ذره‌ای پیدا شود

هر دو عالم در هوایش، ذره‌سان دروا شود

شمع دیدارش اگر از نور تجلی پرتوی

افکند بر کوه، چون پروانه نا پروا شود

عاشق صادق چه داند کعبه و بتخانه چیست؟

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
ناصر بخارایی

چون ز مهرت ذره‌ای در جان من پیدا شَود

راز پنهانم چو شمع از روشنی رسوا شود

سرو اگر در باغ بیند قامت رعنای تو

سرکشی بگذارد و چون سبزه زیر پا شود

بوی گیسوی تو یابد سوسن آید در سخن

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه