ای خداوندی که از دریای دستت روزگار
آز مفلس را چو کان تا جاودان قارون کند
گر سموم قهر تو بر بحر و کان یابد گذر
در این بیجاده و بیجادهٔ آن خون کند
ور نسیم لطف تو بر آتش دوزخ وزد
شعلهٔ او فعل آب دجله و جیحون کند
کلک تو میزان حشر آمد که در بازار ملک
زشت و خوب از هم جدا و خیر و شر موزون کند
عقل را حیرت همی آید ز کلکت گاهگاه
کو به تنهایی همی ترتیب عالم چون کند
دانکه تشریف خداوند خراسان آیتیست
کز بزرگی نسخ آیتهای گوناگون کند
پاسبانش ز انبساط نسبت همسایگی
کسوت خود را شبی گر تحفهٔ گردون کند
از نشاط اینکه این تشریف خدمتگار اوست
در زمان دراعهٔ کحلی ز سر بیرون کند
گرنه این بودی روا بودی که در تشریف تو
آنکه روز عالمی ذکری همی میمون کند
از ولوع خویش بر مدح تو ناگه گفتمی
پایگاه کعبه را کسوت کجا افزون کند
شادبادی تا جهان صد سال دیگر بر درت
همچنین خدمت کند از جان همی کاکنون کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عظمت و قدرت خداوند اشاره میکند و بر این باور است که خداوند میتواند سرنوشتها را تغییر دهد و به افراد ضعیف و فقیر، ثروت و عزت ببخشد. او قدرت خداوند را در تبدیل قهر به لطف و عذاب به آرامش میبیند. شاعر به دقت و نظم خداوند در برقراری تعادل در جهان و تمایز بین خوبی و بدی اشاره دارد و میگوید که هیچ چیز از کنترل خداوند خارج نیست. همچنین، او بر اهمیت مقام و جایگاه خداوند تأکید میکند و آن را نشانهای از عظمت و بزرگیش میداند. در نهایت، شاعر آرزو میکند که هرگز از خدمت به خداوند باز نماند و دعا میکند که این خدمت همواره ادامه یابد.
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگی که با دست قدرتت، روزگار سختی را برای بیچارگان از زیر دریا به گونهای تغییر میدهی که آن را به ثروت و نعمت جاودانی تبدیل کنی.
هوش مصنوعی: اگر طوفان خشم تو بر دریا بوزد و آن را تحت تأثیر قرار دهد، در این بیراهه و ناپیدا، به او آسیب خواهد زد.
هوش مصنوعی: اگر نسیم محبت تو بر آتش جهنم بوزد، شعله آن آتش مانند آب دجله و جیحون میشود.
هوش مصنوعی: دست تو به عنوان معیار قیامت ظهور کرده است تا در بازار دنیا خوبیها را از بدیها جدا کرده و نیک و بد را به توازنی برساند.
هوش مصنوعی: عقل در برخی اوقات از عظمت و شکوه تو شگفتزده میشود و نمیداند چگونه میتواند به تنهایی جهان را سامان بخشد.
هوش مصنوعی: بدان که مقام و جایگاه خداوند در خراسان نشانهای است که از بزرگی خود میتواند نشانههای مختلف را از بین ببرد و ناپدید کند.
هوش مصنوعی: در شب، نگهبانش با خوشحالی و راحتی به همسایگی خود و لباس زیبایش نگاه میکند، انگار که هدیهای از آسمان به او رسیده است.
هوش مصنوعی: از شادی اینکه این بنده در خدمت او هست، در زمان خاصی تاجی که بر سر دارد را برمیدارد.
هوش مصنوعی: اگر نه، آیا جایز بود که در حضور تو کسی باشد که در روز جهانی فقط ذکر خوشی و شادابی به زبان آورد؟
هوش مصنوعی: به خاطر اشتیاقی که به ستایش تو داشتم، ناگهان بر این فکر شدم که آیا کسی میتواند لباس و زینتی بیشتر از لباس کعبه به آن بیفزاید؟
هوش مصنوعی: تا صد سال آینده، انگار که با شادمانی به در خانهات خدمت میکند، همانطور که اکنون با تمام وجود به تو خدمت میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ابر آزاری بلؤلؤ باغرا قارون کند
در چمن بیجاده از پیروزه سر بیرون کند
گر نبد کنجور قارون ابر درافشان چرا
هر بهار از گنج قارون باغرا قارون کند
گوشوار شاخ را از لؤلؤ لالا کند
[...]
هر شب این اندیشه در بر غنچه را دل خون کند
کز دل آخر چون جمالت روی گل بیرون کند
تا ببندد خواب نرگس تا گشاید کار گل
گاه مرغ افسانه خواند گاه باد افسون کند
از صبا روی صحاری خنده چون لیلی کند
[...]
ناله آتش عنانم رخنه در گردون کند
گریه پا در رکابم شهر را هامون کند
دامن فکر بلند آسان نمی آید به دست
سرو می پیچد به خود تا مصرعی موزون کند
دست لیلی را غرور حسن دارد در نگار
[...]
میرم ار خوی ستمکاری ز سر بیرون کند
شمع را گر تن نکاهد زندگانی چون کند؟
دایه را پستان به ناخن میتراشد طفل عشق
تا دمی شیرش مبادا در گلو بی خون کند
آنکه میخواهد غمی بردارد از روی دلم
[...]
حسبتالله به سست ای میر با من دوستی
چند گرمی های بی موقع دلم را خون کند
تیغ گویند آلت قطع است و بخشیدی به من
دین نشد کز قطع پیوند توام ممنون کند
لیک جرم او چه باشد با چنین کندی که اوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.