گنجور

 
مولانا

گفت ای یاران مرا مهلت دهید

تا به مکرم از بلا بیرون جهید

تا امان یابد به مکرم جانتان

ماند این میراث فرزندانتان

هر پیمبر امتان را در جهان

همچنین تا مخلصی می‌خواندشان

کز فلک راه برون شو دیده بود

در نظر چون مردمک پیچیده بود

مردمش چون مردمک دیدند خرد

در بزرگی مردمک کس ره نبرد