سنگین دلت گرفته دلم تنگ در بغل
آورده تنگ شیشه من سنگ در بغل
بی او بسیر گل دل پرخون مرا ببر
خوشتر ز شیشه می گلرنگ در بغل
در سینه‌ام بدل ننمودی رخ و گرفت
از انتظار آینه‌ام زنگ در بغل
از دل ببر خوش آنکه من و او بهم رسیم
من آبگینه در بغل او سنگ در بغل
مشتاق کو ز سرو قباپوش او مرا
بختی که چون قبال کشمش تنگ در بغل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از حسرت و دلتنگی سخن می‌گوید. شاعر با بیان احساس سنگینی در دل و تنگی، به یاد کسی می‌افتد که برایش مهم است و در غیاب او، دلش پر از غم و خون است. او از زیبایی و رنگ شیشه‌ای می‌گوید و آرزوی وصال با معشوق را دارد، در حالی که خود را مانند آبگینه‌ای می‌بیند که با سنگی در دل، در کنار او قرار گرفته است. شاعر به شدت مشتاق معشوق است و احساس می‌کند که بختش مانند گلابی تنگ و محدود است.
هوش مصنوعی: دلتنگی و سنگینی احساسی را نشان می‌دهد که به عواطفی مشابه سنگ heavy احساس می‌شود. در این حس، دل به شدت احساس خفگی و ناراحتی می‌کند، مانند اینکه چیزی سنگین را درون خود نگه‌داشته باشد. این احساسات به نوعی در آغوش کشیدن این ناامیدی و درد عاطفی تجلی می‌یابد، همان‌طور که شیشه‌ای به دور سنگی سخت احاطه شده است. این تصویر نشان‌دهنده احساسی عمیق و پیچیده‌ست که نمی‌تواند به سادگی بیان شود.
هوش مصنوعی: بی‌او، دل پرخون و غمگین من به اندازه‌ای سفر می‌کند که خوشایندتر از داشتن شیشه‌ای پر از شراب گلرنگ در آغوشم است.
هوش مصنوعی: در دل من، به خاطر انتظار طولانی، انعکاس چهره‌ات را تغییر نداده‌ام و آینه‌ام به دلیل این انتظار، غبارآلود شده است.
هوش مصنوعی: دو دل عاشق به هم وصل می‌شوند. یکی از آنها مانند آبگینه است، زیبا و حساس، و دیگری مانند سنگ است، سخت و محکم.
هوش مصنوعی: عاشق کسی هستم که مانند سرو، زیبایی و قد بلند دارد. خوش به حال من که در آغوش او مثل دانه‌های کشمش در یک کیسه تنگ در کنار هم قرار دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.