گرفتم آمد آن سرو قباپوش
کیم از سرکشی آید در آغوش
به عمری یاد کن یک ره کسی را
که از یادش نهای هرگز فراموش
فریب زاهدان را کوچهای هست
که در هر گام او چاهی است خسپوش
کجا خصمی به خصم آئین مردیست
اگر دشمن خورد خونت بگو نوش
خروشم از می وصلت عجب نیست
کز آب آید سفال تشنه در جوش
فغان فرماست شوق و غیرت عشق
گذارد بر لب انگشتم که خاموش
به جانم از شب هجران خوش آندم
که طالع گردد آن صبح بناگوش
شدم نالان بر پیر خرابات
برای شکوه از دور فلک دوش
بسان گوهر از گنجینه راز
کشید این نکتهام آهسته در گوش
که نتوان دم زدن ساقی حکیمست
دهد گر زهر اگر تریاق مینوش
تلاش روزی ننهاده مشتاق
مکن ورنه بر و بیهوده میکوش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و شوقی عمیق به معشوق است. شاعر به وصف زیبایی و جذابیت معشوق پرداخته و تاکید میکند که حتی در زمان فاصله و جدایی، یاد و حضور آنها همیشه در قلبش باقی مانده است. او از فریب زاهدان سخن میگوید و میفرماید که در مسیر عشق، خطراتی وجود دارد که باید از آنها آگاه بود. شاعر با اشاره به مشکلات و دشواریهای عاشقی، از عشق به عنوان نیرویی قوی و حیاتبخش یاد میکند و بر اهمیت تلاش برای رسیدن به معشوق تاکید میکند. در نهایت، او به تسلیم شدن در برابر عشق و پذیرش چالشها اشاره دارد.
هوش مصنوعی: من آن معشوق زیبا و بلندبالا را که به سرکشی و طغیان معروف است، در آغوش میگیرم.
هوش مصنوعی: به یاد آوری فردی را به مدت طولانی گرامی بدار که هرگز او را فراموش نخواهی کرد.
هوش مصنوعی: زاهدان، افرادی هستند که خود را دیندار و پارسا میدانند، اما در این دنیا فریبش را میخورند. در هر قدم که برمیدارند، چاهی پر از خس و زباله وجود دارد که نشاندهنده مشکلات و موانع در مسیر زندگیشان است. این تصویر نشان میدهد که حتی کسانی که خود را متشرع و مومن نشان میدهند، ممکن است در دام لغزشهای اخلاقی و چالشهای زندگی بیفتند.
هوش مصنوعی: اگر دوستی با تو دشمنی کند و به تو آسیب برساند، شایسته نیست که در برابر او رفتار ناشایستی از خود نشان دهی. بلکه باید با رعایت اصول اخلاقی و مردانگی با او برخورد کنی و حتی اگر او به تو آسیب میزند، باید با صداقت و بزرگواری پاسخ دهی.
هوش مصنوعی: هیچ عجبی ندارد که صدای من از می محبت تو بلند میشود، چرا که مانند سفالی تشنه که در آب باشد، به جوش و خروش در میآید.
هوش مصنوعی: دل عاشق پر از شوق و غیرت است و این احساس آنقدر قوی است که حتی اجازه بیان خود را به لبهایم نمیدهد.
هوش مصنوعی: از دوری و جدایی به شدت رنج میبرم، اما آن لحظهای را که صبحی روشن و دلانگیز فرا برسد و همه چیز را تغییر دهد، با تمام وجود دوست دارم.
هوش مصنوعی: دلbroken و نالان شدم و به پیر خماری شکایت کردم از دوری و بیوفایی روزگار دیشب.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که مانند یک گوهر قیمتی که از گنجینهای پنهان به دست میآید، من این نکته ارزشمند را به آرامی در گوش کسی نجوا کردم.
هوش مصنوعی: اگر ساقی حکیم باشد، نمیتواند به راحتی صحبت کند؛ حتی اگر زهر بیاورد، آن را در مقابل نوشیدن تریاق قرار میدهد.
هوش مصنوعی: اگر روزی برای تلاش و کوشش خود تلاشی نکردهای، به دنبال آرزوها و خواستههایت نرو؛ زیرا در این صورت بیفایده و بیمعناست که به دنبال آنها باشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بود زودا، که آیی نیک خاموش
چو مرغابی زنی در آب پاغوش
چو شاهِ روم بود آن رویِ نیکوش؛
دو زلفش پیشِ او چون دو سیهپوش.
چه رسمست آن نهادن زلف بر دوش
نمودن روز را در زیر شبپوش
گه از بادام کردن جعبهٔ نیش
گه از یاقوت کردن چشمهٔ نوش
برآوردن برای فتنهٔ خلق
[...]
خداوندا زدوران زمانه
دلم از غصه چون دیگ است در جوش
همی سوزد جهان هر ساعتم دل
همی مالد فلک هر لحظه ام گوش
دراین فکرت چگونه خوش بود دل
[...]
چو زخمه راندی از کین سیاوش
پر از خون سیاوشان شدی گوش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.