بدان دو عارض چون شیر و آن دو زلف چو قیر
به ابروان چو کمان و به غمزگان چون تیر
به زیب قدی کش بنده گشت سرو سهی
به حسن رویی کش بنده گشت بدر منیر
به چشم چشمی کش سرمه بود سحر حلال
به بوی زلفی کش دانه بود مشک و عبیر
که گر تنم را زین پس کنی به مهر عذاب
وگر دلم را زین پس کنی به عشق زحیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای معشوق میپردازد و او را با عناصر طبیعی و جذاب مقایسه میکند. او دو عارض (گونهها) را مانند شیر، زلفها را مانند قیر، ابروان را مانند کمان و غمزگان را مانند تیر توصیف میکند. زیبایی قد معشوق را به سرو سهی و چهرهاش را به ماه میسازد. چشمان او مانند سرمه سحرآمیزند و بوهای زلفش به مشکی لطیف میمانند. شاعر بیان میکند که اگر جسم او را به خاطر عشق عذاب دهند یا دلش را به خاطر عشق رنجور کنند، باز هم به عشق او ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: آن دو گونه زیبا مانند شیر هستند و دو زلفش مانند قیر سیاه. ابروهایش مانند کمان هستند و نگاهش مانند تیر دقیق و هدفدار.
هوش مصنوعی: بندهای به خاطر قد زیبای محبوبش به درخت سرو تشبیه میشود و به خاطر چهرهی دلفریبش به ماه نورانی.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و جذابیت چهره معشوق اشاره کرده است. او با توصیف چشمان معشوق به عنوان ابزاری برای جلب نظر و توجه، نشان میدهد که زیبایی آن چشمان همچون سرمه، دلها را مجذوب میکند. همچنین، بوی زلف معشوق را به عطر و مشک تشبیه میکند، که نشاندهندهای از جذابیت و خوشبویی اوست و به نوعی تداعیکننده احساس عشق و شوق است.
هوش مصنوعی: اگر بدنم را به محبت و عذاب دچار کنی و یا دلم را به عشق و شوق پر از درد بسوزانی، من همچنان ادامه میدهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همی بکشتی تا در عدو نماند شجاع
همی بدادی تا در ولی نماند فقیر
بسا کسا که برهست و فرخشه بر خوانش
بسا کسا که جوین نان همی نیابد سیر
مبادرت کن و خامش مباش چندینا
[...]
نگر به لاله و طبع بهار رنگ پذیر
یکی برنگ عقیق و دگر ببوی عبیر
چو جعد زلف بتان شاخهای بید و خوید
یکی همه زره است و دگر همه زنجیر
درخت و دشت مگر خواستند خلعت زا بر
[...]
بتی که راستی از قد او رباید تیر
بتیر غمزه ز گردون فرود آرد تیر
نه سیب سرخ بود با رخان او مر مهر
نه با درنگ بود چون رخان من مه تیر
ز خواب دیده پر آب من ندارد بهر
[...]
بهست قامت و دیدار آن بت کشمیر
یکی ز سرو بلند و یکی ز بدر منیر
بتی که هست رخ و زلف او به رنگ و به بوی
یکی شبیه عقیق و یکی بسان عبیر
دل و برش به چه ماند به سختی و نرمی
[...]
عمید دولت عالی و خاص مجلس میر
امین گنج شه و حمل بخش حمله پذیر
نهاده روی ز حضرت بدین دیار به غزو
به طالعی که قضا روبود به فتح بشیر
گشاده حشمت او دست عدل بر عالم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.