هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات عمیق خود نسبت به پسری صحبت میکند که زندگیاش را تحت تأثیر قرار داده است. او اشاره میکند که رابطهاش با این پسر باعث خستگی و درد در وجودش شده و حس میکند که به نوعی به او وابسته است. همچنین، تارهای زلف پسر نماد زیبایی و جذابیت اوست که باعث میشود تن شاعر همچنان درگیر و آسیبدیده باقی بماند.
جعفر عسکری در ۴ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۰۰ نوشته:
رباعی نویافته از مهستی برده ست دلم آن رخ زیبای تو دوست فریاد از آن دو چشم رعنای تو دوست گفتی که:که کرده ست تو را سودایی؟ سودای تو،سودای تو،سودای تو دوست نسخه خطی به تاریخ کتابت سال 725 قمری متعلق به کتابخانه ملی ملک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات عمیق خود نسبت به پسری صحبت میکند که زندگیاش را تحت تأثیر قرار داده است. او اشاره میکند که رابطهاش با این پسر باعث خستگی و درد در وجودش شده و حس میکند که به نوعی به او وابسته است. همچنین، تارهای زلف پسر نماد زیبایی و جذابیت اوست که باعث میشود تن شاعر همچنان درگیر و آسیبدیده باقی بماند.
هوش مصنوعی: پسر بازیگوشی که روح و دلش خسته است، با دو حلقه موهایش، وجود من را به خود مشغول کرده است.
هوش مصنوعی: بدون هیچ پود و رشتهای، چون تار موی درهم میشود، از آن رو این جسم نحیف دائماً به او وابسته و مرتبط است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جوله پسری که جان و دل خسته اوست
از تار دو زلفش تن من بسته اوست
بی پود چو تار زلف در شانه کند
ز آن این تن زار گشته پیوسته اوست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.