شبی به طنز گفتم به خواجه پور خطیب
نس فراخ چو بینی ز خشک و تر بفرست
اگر ز علت پیری ز مردی افتادی
به عاریت بر خاتون ز . . . خر بفرست
ور این دو جنس که گفتم نیافتی آنگه
بده به غیر و ستان مزد خویش زر بفرست
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
شبی به طنز گفتم به خواجه پور خطیب
نس فراخ چو بینی ز خشک و تر بفرست
اگر ز علت پیری ز مردی افتادی
به عاریت بر خاتون ز . . . خر بفرست
ور این دو جنس که گفتم نیافتی آنگه
بده به غیر و ستان مزد خویش زر بفرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از آن سپس که به تعریض یک دوبارم رفت
که مردمی کن و بخشیده بیجگر بفرست
صفی موفق سبعی چو بارها میگفت
که گرت هیزم هر روزه نیست خر بفرست
شبی به آخر مستی به طیبتش گفتم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.