در عدم پیوست اظهار وجود
آنکه از غیب هویت در شهود
نیستی آئینه هستی بود
خیر وشر از بنده یکدیگر نمود
اعتبارات تعین نسبت است
گو مرکب میشود از فضل جود
هست آن شه در صلواة دائمون
پیش طاق ابروی خود در سجود
شد غنی هر ذره از خورشید غیب
چون در گنج هویت را گشود
کوهیا دیدی که مهر مه نقاب
هست با هر ذره در گفت و شنود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نورش از جبهه آدم بنمود
سر نهادند ملایک به سجود
این چه مشروطه منحوسی بود
که در رنج بر این خلق گشود
این چه برق است که از خرمن ملک
برد بر چرخ نهم شعله و دود
این چه عدل است که از ما بستد
[...]
دست و پایی زد و گل را بربود
سوی دلدارش پرتاب نُمود
من شمردم همه را زود به زود
شصت،یا شصتودو، یا شصت و سه بود
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.