هر عاشقی که ترسد از طعنه و ملامت
دعوی عشق بازی بر وی بود غرامت
قد قامت مؤذن در گوش در نگنجد
آن را که شد ز خوبان مشمول قد و قامت
ساقی، بده شرابی زین توبه ریایی
کز جام می بشوید دیباچه کرامت
ای شوخ، نیست فرقی از آفتاب تا تو
از بهر فرق گویی زلف تو شد علامت
نظارگی نداند هول و هلاک محشر
کو بیندت به ناگه در ساحت قیامت
عاشق که پاره دامن در کوچه ها نیفتد
گو گرد پا در آور دامن استقامت
جز تو به هر که دادم دل را شدم پشیمان
جان زان تست بستان بر شکر این ندامت
در عشق کز سلامت جان بر لب آمد اکنون
من خیر باد کردم تو دیرمان سلامت
غمهات در دل شب پیش خیال گویم
ای آنکه خفته ای خوش در منزل سلامت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات عاشقانه و دردهای ناشی از عشق میپردازد. شاعر میگوید هر عاشقی که از طعنه و ملامت دیگران بترسد، عشق واقعی را به خود ضرر میزند. او از زیباییهای معشوق و تاثیر آن بر جان عاشق صحبت میکند و به خاصیت شراب به عنوان نمادی از دوری از توبههای ظاهری اشاره دارد. شاعر تأکید میکند که هیچ کس نمیتواند زیبایی معشوق را انکار کند و عاشق واقعی باید در عشق پا بر جا باشد. در پایان، او از ندامت نسبت به عشقهای دیگر سخن میگوید و آرزو میکند که عشقش همیشه پایدار باشد.
هوش مصنوعی: هر عاشقی که از طعنه و سرزنش دیگران بترسد، بیتردید عشق را بهدرستی تجربه نکرده و با این ترسش، بهای عشق را نمیپردازد.
هوش مصنوعی: مؤذنی که اذان میگوید در گوش کسی نمیگنجد، زیرا او چنان زیبا و دلفریب است که همهچیز را تحت تأثیر خود قرار میدهد و قد و قامت او بر دلهای دیگران سایه میافکند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، از این توبه ظاهری، شرابی به من بده که با نوشیدن آن، آغازی تازه و بزرگوارانه برای من ایجاد شود.
هوش مصنوعی: ای شیرینزبان، هیچ تفاوتی نیست بین زیبایی تو و آفتاب، زیرا از همین رو، زلفهای تو به نشانهای برای زیبایی تبدیل شدهاند.
هوش مصنوعی: کسی که همیشه در انتظار قیامت و روز حساب است، نمیتواند ترس و هراس آن روز را درک کند، چرا که او ناگهان در مقام قضاوت قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: عاشق نباید اجازه دهد که دامن او در کوچهها بیفتد، زیرا این نشانهای از ضعف اوست. بلکه باید با استقامت و اراده، در مسیر عشق خود پیش برود.
هوش مصنوعی: من به جز تو به هر کسی که دل دادم، پشیمان شدم. جانم را بگیر و بر این پشیمانیام فخر کن.
هوش مصنوعی: در عشق وقتی که از جوانی و سلامتی به پایان رسیدم، حالا برایت آرزوی خیر و سلامتی میکنم که برای تو دیر نیست.
هوش مصنوعی: غمهایم را در دل شب به خاطر میآورم، ای کسی که در آرامش خوابیدهای و در سلامتی قرار داری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گفتا کیی توبا ماگفتم کمین غلامت
گفتا مگر تومستی گفتم بلی زجامت
گفتا چه پیشه داری گفتم که عشقبازی
گفتا که حالتت چیست گفتم غم و ملامت
گفتا که چیست حالت گفتم که حال شاکر
[...]
گفتا که کیست بر در گفتم کمین غلامت
گفتا چه کار داری گفتم مها سلامت
گفتا که چند رانی گفتم که تا بخوانی
گفتا که چند جوشی گفتم که تا قیامت
دعوی عشق کردم سوگندها بخوردم
[...]
بر ماه و سرو آید هر لحظه صد قیامت
ز آن سرو ماه طلعت و آنماه سرو قامت
گفتم کنم ز کویت عزم سفر ولیکن
چون دیدمت نکردم جز نیت اقامت
در ماجرای عشقت جان در میانه دل
[...]
ماهی که خاست در شهر از رفتنش قیامت
شکر خدا که آمد باز از سفر سلامت
من شاه تخت عشقم تاج شرف به فرقم
سنگی که بر سر من می آید از ملامت
عشقم ندیم جان شد بی عشق اگر ز جانم
[...]
خالی نیند خوبان در دهر از ملامت
دارد خدای او را ای سیدا سلامت
مانند سرو هر جا افراختست قامت
صایب ندیده خود را تا دامن قیامت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.