روز و شب از غم عشق تو در اندیشه درم
گرنه از صبر از هجر تو به هر لحظه درم
اشک همچون در و رخساره چون زر دارم
غیر ازین هست و مرا نیست دگر وجه درم
گرچه در خانه دلگیر فراقم ناگاه
در حریم حرم وصل کشانید درم
مرض عشق تو را صبر دوا میسازم
نو جفا میکنی و من به وفای تو درم
تا ببینم رخ زیبای تو ناگاه ز دور
من دلخسته کوی تو از آن در گذرم
ای ملک صورت خوب تو چو شد ملک دلم
جان ز دست غم عشقت به سلامت نبرم
دست از عشق تو و پای ز کویت نکشم
اگر اندر ره عشق تو ببرّند سرم
از سر هر دو جهان بگذرم از شادی آن
گر کند چشم نواز لطف دگر یک نظرم
زانکه در خاطر من عشق گرفته ست کمال
هست در خاطر از آن درد و الم بیشترم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به غم و اندوه ناشی از عشق میپردازد و بیان میکند که هر لحظه در حال فکر کردن به معشوقش است. او از درد فراق میگوید و اشکهایش را همچون در و صورتش را مانند زر توصیف میکند. با وجود دلتنگی و غم، او همچنان در پی وصال و دیدار معشوقش است. شاعر به وفاداری و صبر در برابر مشکلات عشق اشاره دارد و حتی اگر جانش را نیز فدای این عشق کند، باز هم از آن دست نخواهد کشید. او عشق را بهقدری ارزشمند میداند که حاضر است از همه چیز بگذرد تا فقط یک نظر از معشوق ببیند. درد و الم عشق در خاطر او باقی مانده و این احساسات عمیق او را تسخیر کرده است.
هوش مصنوعی: در روز و شب به خاطر غم عشق تو در فکر و اندیشهام، اگرچه صبرم از دوری تو هر لحظه کم و کمتر میشود.
هوش مصنوعی: من اشک را مانند در و رخسار خود میدانم و تنها چیزی که دارم، همین است. غیر از این چیز دیگری ندارم و هیچ وجه دیگری برای خودم نمیشناسم.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه در خانهام احساس تنهایی و دوری میکنم، ناگهان در حریم مقدس عشق و وصال به من راه آمدند.
هوش مصنوعی: عشق تو برای من درد و رنجی سخت است، اما برای مقابله با این درد صبر و تحمل پیدا میکنم. تو به من بیرحمی میکنی و من همچنان به وفاداری و صداقت نسبت به تو ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که ناگهان چهره زیبا و دلفریب تو را ببینم، از کوچهی دلخستهات بیخبر از آن در رد میشوم.
هوش مصنوعی: وقتی زیباییات به دل من وارد شد، جانم از غم عشق تو به خطر میافتد و نمیتوانم آن را به سلامت از دست ببرم.
هوش مصنوعی: هرگز از عشق تو دل نمیکَنم و از راه تو دور نمیشوم، حتی اگر سرم را در راه عشق تو از دست بدهم.
هوش مصنوعی: من از تمام نعمتهای این دنیا و آن دنیا عبور میکنم، تنها برای لذت دیدن یک نگاه پر از محبت و دوستی.
هوش مصنوعی: چون در دل من عشق جای گرفته، پس احساس کمال در من وجود دارد و به همین دلیل درد و رنج من نیز بیشتر شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شهی کز همه شاهان چو همی در نگرم
خدمت تست گرامی تر و شایسته ترم
تا همی زنده بوم خدمت تو خواهم کرد
از ره راست گذشتم گر ازین در گذرم
دل من شیفته بر سایه، و جاه و خطرست
[...]
من بیچاره مگر بر رخ آن مه نگرم
که چو در وی نگرم جامه بتن در بدرم
بزبان با سخن او سخن مه نبرم
بر لب او که همی گوید شهد و شکرم
تو دهی بوسه و من خامش بوسه شمرم
[...]
میروم از غم عشق تو چنان بیخبرم
که ندانم به کجا یا به چه اندیشه درم
همچو روی تو همه کار من آراسته بود
وه، که چون موی تو اکنون همه زیر و زبرم
تیغ هجران تو گر زخم چنین خواهد زد
[...]
ای بزرگی که چو من راه مدیحت سپرم
همه بر شارع اقبال بود رهگذرم
مهر و کین تو نهد قاعدۀ کون و فساد
کرد صدباره ازین منهی فکرت خبرم
چون نهد روی بدین گنبد پیروزه نمای
[...]
عمری است که در راه تو پای است سرم
خاک قدمت بدیدگان میسپرم
زان روی کنون آینه روی توم
از دیده تو بروی تو مینگرم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.