گنجور

 
کمال خجندی

هر کسی در حرم عشق تو محرم نشود

هر براهیم به درگاه تو ادهم نشود

مرد تا روی نیارد ز دو عالم به خدای

مصطفی وار گزین همه عالم نشود

قلعه دین نکنی بی مدد دلها فتح

لشکرت گر نبود ملک مسلم نشود

تا مشرق نشود بنده به سلطان صفتان

هرگر اندر نظر خلق مکرم نشود

دل عشاق بازار و به جان عذر مخواه

که مداوای چنین ریش بمرهم نشود

گر شکست نو کند حاسد بدگوی کمال

دلت از جا نرود دانم و درهم نشود

سنگ بد گوهر اگر کاسه زرین شکند

قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سعدی

هر کسی در حرم عشق تو محرم نشود

هر براهیم به درگاه تو ادهم نشود

بایزیدی و جنیدیش بباید تجرید

ترک و تجرید مشایخ به تو معلم نشود

آنچه در سر ضمایر بودش شیخ کبیر

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
صائب تبریزی

دل عاشق تهی از اشک دمادم نشود

بحر چندان که زند جوش کرم کم نشود

نتوان حرف کشید از لب ما چون لب جام

راز ما اخگر پیراهن محرم نشود

بیشتر شد ز می ناب مرا تنگی دل

[...]

واعظ قزوینی

بدگهر، نیک بدینار و بدرهم نشود

ما راز داشتن گنج زر، آدم نشود

خرج بازار جزا، نقد غمی میخواهد

سعی کن پرده دل، کیسه درهم نشود

مردمی تا نبود، کس نشود از مردم

[...]

اسیر شهرستانی

از شکستن دل ما رام تظلم نشود

هر چه خواهد بشود صید ترحم نشود

من و آن همت سرشار که گر خاک خورد

تشنه خون دل مرده مردم نشود

سر انصاف سلامت که جگر گوشه ماست

[...]

صامت بروجردی

هر که اندر پی غمخواری مردم نشود

ز خدا قابل احسان و ترحم نشود

حج اکبر طلبی رو غم درویشان خور

کعبه را سنگ نشانست که ره گم نشود

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه