گنجور

 
خیالی بخارایی

هرکجا خطّ تو عرض نافهٔ چینی کند

مشگ از چین آید و پیش تو مسکینی کند

چوب ها باید زدن بر سر نبات مصر را

بعد از این گر با لبت دعویّ شیرینی کند

تا لبت را دید جان من ز غم بر لب رسید

این بوَد انجام کارِ آنکه خودبینی کند

با مسلمانان دو چشمت آنچه کرد از دوستی

کافرم با هیچ کس گر دشمن دینی کند

با خیال لعل شیرینت خیالی هرکجا

لب گشاید طوطی معنی شکر چینی کند