هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از جدایی معشوق و دلتنگی خود سخن میگوید. او بیان میکند که وقتی دلبر از کنار او رفته، دیگر نه دلبر در کنار اوست و نه دلی برای او مانده است. در آخر، به احساس درد و رنج عمیقش اشاره میکند که ناشی از این جدایی و سرمایی است که بر او تأثیر گذاشته است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از جدایی معشوق و دلتنگی خود سخن میگوید. او بیان میکند که وقتی دلبر از کنار او رفته، دیگر نه دلبر در کنار اوست و نه دلی برای او مانده است. در آخر، به احساس درد و رنج عمیقش اشاره میکند که ناشی از این جدایی و سرمایی است که بر او تأثیر گذاشته است.
هوش مصنوعی: چون معشوق ما دلش از ما دور شده، نه دلی از ما مانده و نه از معشوق ما باقی است.
هوش مصنوعی: دل ما از درد و رنج بسیار به شدت میگرید و خون بر دل ما مینشیند. اما او نیز از شدت سرما رنج میبرد و در نهایت از حال ما دور شد و رفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
گردی نبرد ز بوسه از افسر ما
گر بوسه به نام خود زنی بر سر ما
تازان خودی مگرد گرد در ما
یا چاکر خویش باش یا چاکر ما
بگذشت ز فرق دو جهان گوهر ما
وز گوهر ماست این عظمت در سرِ ما
ما اعجمیان بارگاه عشقیم
این سِر تو ندانی بچه آیی بر ما
تا رخت جهان همی بود بر خرِما
خالی نبود ز رنج و راحت سرما
مادام که در سرای دنیا باشیم
سرما سرِما خارد و گرما گرِما
می آمد و می رفت پیاله بر ما
تا خون بنماند در رگ و ساغر ما
چون چشم خروه بس که شد در سرما
چون تاج خروه لعل شد افسرما
از بادهٔ عشق شد مگر گوهر ما؟
آمد به فغان ز دست ما ساغر ما
از بسکه همی خوریم می را بر می
ما درسر می شدیم و می در سر ما
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.