گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سنایی

گردی نبرد ز بوسه از افسر ما

گر بوسه به نام خود زنی بر سر ما

تازان خودی مگرد گرد در ما

یا چاکر خویش باش یا چاکر ما

عطار

بگذشت ز فرق دو جهان گوهر ما

وز گوهر ماست این عظمت در سرِ ما

ما اعجمیان بارگاه عشقیم

این سِر تو ندانی بچه آیی بر ما

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
کمال‌الدین اسماعیل

می آمد و می رفت پیاله بر ما

تا خون بنماند در رگ و ساغر ما

چون چشم خروه بس که شد در سرما

چون تاج خروه لعل شد افسرما

عراقی

از بادهٔ عشق شد مگر گوهر ما؟

آمد به فغان ز دست ما ساغر ما

از بسکه همی خوریم می را بر می

ما درسر می شدیم و می در سر ما

مولانا

از بادهٔ لعل ناب شد گوهر ما

آمد به فغان ز دست ما ساغر ما

از بسکه همی خوریم می بر سر می

ما در سر می شدیم و می در سر ما

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه