خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۳ چشمم چو نظر بر رخ یار اندازد بر راه دلم ز غصّه خار اندازد بس گوهر ناسفته که هر نیم شبم در پای دو دیده بر کنار اندازد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت شعر، شاعر بیان میکند که وقتی به چهره محبوبش نگاه میکند، دلش از غم و درد پر میشود. همچنین اشاره میکند که هر شب، زیباییهای پنهان و ارزندهای را در چشمانش میبیند که در کنار اشکها و غمهایش قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: وقتی چشمانم به چهره محبوب نگاه میکند، دل من از غم و اندوه پر میشود.
هوش مصنوعی: بسیاری از جواهرات نایابی وجود دارد که هر شب، در گوشهای کنار چشمانم قرار میگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
دل پیش ز دردم از قرار اندازد
کی کار مرا به وقت کار اندازد؟
سودای دلم همیشه طغیان دارد
آن نیست که شورش به بهار اندازد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.