حسن تو نهایت جمالست
لطف تو بغایت کمالست
با زلف تو هر که را سری هست
سر در قدم تو پایمالست
بی روی تو زندگی حرامست
وز دست تو جام می حلالست
باز آی که بی رخ تو ما را
از صحبت خویشتن ملالست
جانم که تذرو باغ عشقست
زین گونه شکسته پرّ و بالست
مرغ دل من هوا نگیرد
زانرو که چنین شکسته بالست
این نفحه ی روضه ی بهشتست
با نکهت گلشن وصالست
این خود چه شمامه ی شمیمست
وین خود چه شمایل شمالست
خواجو بلب تو آرزومند
چون تشنه به شربت زلالست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای اختر آسمان سمندت
چرخ از شرف تو در و بالست
کز نقش تو هر خطی سپهریست
وز نقش تو هر خطی خیالست
وصل ار چه بر اهل دل وبالست
وصلی که چنین بود، حلالست
خطت که کتابه ی جمالست
سر نامه ی نامه کمالست
ماهی تو و مشتریت مهرست
شاهی تو و حاجبت هلالست
آن خال سیاه هندو آسا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.