برآمد ما هم از میدان سواره
ز عنبر طوق و از زر کرده یاره
گرفته از میان ما کناری
ولی ما غرقه ی خون بر کناره
شود در گردن جانم سلاسل
خیال زلف او شبهای تاره
برویم گر بخندد چرخ گوید
مگر در روز می بینم ستاره
چو در خاکم نهند از گوشه ی چشم
کنم در گوشه ی چشمش نظاره
تعالی الله چنان زیبانگاری
برش چون سیم و دل چون سنگ خاره
چو در طرف کمربند تو بینم
ز چشم من بیفتد لعل پاره
وضو سازم بآب چشم و هر دم
کنم بر خاک کویت استخاره
اگر عشقت بریزد خون خواجو
بجز بیچارگی با او چه چاره
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عمیق عشق و درد ناشی از آن است. شاعر از زیبایی محبوبش سخن میگوید و به جدایی ناخواسته از او اشاره میکند. او به شدت تحت تأثیر زیبایی معشوق قرار گرفته و عشقش به گونهای است که حتی در غیاب محبوبش، ذهنش مملو از خاطرات و تصاویر اوست. شاعر در وصف محبوب خود از عبارات زیبایی چون "چشمانش" و "زلفش" بهره میبرد و از رنج و عذاب ناشی از دوری از او سخن میگوید. در نهایت، او به ناچاری و بیچارگی در فصل عشق اشاره میکند و از بیپناهی خود در برابر عشق میگوید.
هوش مصنوعی: از میدان بیرون آمدیم، بر اسب سوار، با دُرّ و جواهرات و زینتهایی از عطر خوش و زرین.
هوش مصنوعی: او از میان ما دور شده است، اما ما همچنان در درد و رنج و ناامیدی غرق هستیم.
هوش مصنوعی: در شبهای تار، زلف آن معشوق در دل و جانم مانند زنجیرهایی میشود که مرا در بر میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر برویم و در زندگی شاد باشیم، آیا چرخ روزگار به ما نخواهد گفت که در روز روشن ستارهها را میبینم؟
هوش مصنوعی: زمانی که مرا در خاک خواهند سپرد، با گوشه چشم به او نگاه میکنم.
هوش مصنوعی: خداوند به قدری زیبا است که صورتش به نقره میماند و دل انسان همچون سنگ سخت است.
هوش مصنوعی: وقتی در کنار کمربند تو نگاه میکنم، از چشمانم دانههای جواهر سقوط میکند.
هوش مصنوعی: من با آب چشمانم وضو میسازم و هر لحظه برای خاک کوی تو استخاره میزنم.
هوش مصنوعی: اگر عشق تو باعث درد و رنج خواجو شود، جز بیچارگی و ناچاری چه راهی برای او باقی میماند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بسی کردم گه و بیگه نظاره
ندیدم کار دنیا را کناره
نیابد چشم سر هرچند کوشی
همی زین نیلگون چادر گذاره
همی خوانند و میرانند ما را
[...]
وگر بی آسمان بودی ستاره
جهان پر نور بودی هامواره
ز خشم این کهن گرگ ژکاره
ندارم جز درت اندخسواره
عزیزان موسم جوش بهاره
چمن پر سبزه صحرا لاله زاره
دمی فرصت غنیمت دان درین فصل
که دنیای دنی بی اعتباره
حقیقت شد ورا کان یک سواره
که میکرد اندرو چندان نظاره
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.