دلا از جان زبان درکش که جانان
نکو داند زبان بی زبانان
اگر برگ گلت باشد چو بلبل
مترس از خار خار باغبانان
طبیبانرا اگر دردی نباشد
چه غم باشد ز درد ناتوان
نیندیشد معاشر در شبستان
شبان تیره از حال شبانان
خرد با عشق برناید که پیران
زبون آیند در دست جوانان
ندارد موئی از موئی تفاوت
میان لاغر لاغر میانان
شراب تلخ چون شکّر کنم نوش
بیاد شکّر شیرین دهانان
اگر جانان برآرد کام جانم
کنم جانرا فدای جان جانان
میانش در ضمیر خرده بینان
دهانش در گمان خرده دانان
نشان دل چه می پرسی ز خواجو
نپرسد کس نشان بی نشانان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تبیین عشق و ارتباط آن با زبان و بیان میپردازد. او به اهمیت شناخت و درک عمیق از عشق اشاره میکند و یادآور میشود که زبان و واژهها قادر به بیان عواطف واقعی نیستند. شاعر از بلبل (نماد عاشق) سخن میگوید که از خارهای باغبانان نمیهراسد و میفهمد که اگر طبیبان از دردی بیخبر باشند، نمیتوانند به دیگران تسکین دهند. او به تفاوت نسلی اشاره میکند و توضیح میدهد که جوانان در عشق و خرد به راحتی بیشتر از پیران عمل میکنند. شاعر همچنین به مفهوم گمشدهای در عشق و ارتباط انسانها اشاره میکند و بیان میکند که بسیاری از افراد نمیتوانند عمق احساسات را درک کنند. در نهایت، او به ناامیدی از پرسش درباره نشانههای عشق اشاره میکند و میگوید بهتر است از نشانههای ناپیدا سؤال نکنیم.
هوش مصنوعی: ای دل، از جان خود سخن بگو که محبوب میداند چگونه با کسانی که بیزبانند، سخن بگوید.
هوش مصنوعی: اگر گلبرگهای تو در دست بلبل باشد، نگران خنکهای باغبانها نباش.
هوش مصنوعی: اگر دردی وجود نداشته باشد، طبیبها چه دلیلی برای نگرانی از مریضیهای ناتوان دارند؟
هوش مصنوعی: دوستان در مکانی تاریک و پرهیاهو، به احوال شبانان فکر نمیکنند و به وضعیت آنها توجهی ندارند.
هوش مصنوعی: عقل و درک نمیتواند به تنهایی عشق را تحمل کند، زیرا کسانی که تجربه و سن بیشتری دارند، در برابر جوانان و شور و انرژی آنها به زانو درمیآیند.
هوش مصنوعی: هیچگونه تفاوتی میان افراد لاغر وجود ندارد و همه آنها به یک شکل و حالت هستند.
هوش مصنوعی: شراب تلخ را مانند شکر میکنم تا به یاد شکر شیرین در دهان دوستان بیفتم.
هوش مصنوعی: اگر معشوق به خواستهام برسد، جانم را فدای جان او میکنم.
هوش مصنوعی: او در باطن خود به اندیشههای ظریف و پیچیده توجه دارد، اما در سخنانش به تصورهای سطحی و کوچک اکتفا میکند.
هوش مصنوعی: نپرس از خواجو که دلش چه نشان و نشانهای دارد، زیرا کسی نمیتواند نشانهای از آن کسانی که هیچ نشانی ندارند، بیابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه چیزست آن رونده تیرک خرد؟
چه چیزست آن پلالک تیغ بران؟
یکی اندر دهان حق زبانست
یکی اندر دهان مرگ دندان
ملک آن یادگار آل دارا
ملک آن قطب دور آل سامان
اگر بیند بگاه کینش ابلیس
ز بیم تیغ او بپذیرد ایمان
بپای لشکرش ناهید و هرمز
[...]
بدان گردیست آن سیمین زنخدان
بدان خمیدگی زلفین جانان
یکی گوئی که از کافور گوییست
یک گوئی که هست از مشگ چوگان
چه چیزست آن خط مشکین و آن لب
[...]
ز من معزول شد سلطان شیطان
ندارم نیز شیطان را به سلطان
سرم زیرش ندارم، مر مرا چه
اگر بر برد شیطان سر به سرطان؟
همی دانم که گر فربه شود سگ
[...]
زمان از وی پدید آمد به فرمان
به نزد برترین جوهر ز گیهان
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.