گنجور

 
خواجوی کرمانی

ای مهر رخت مشعله ی دیده ی دل

آشوب غمت مشغله و توده ی گِل

جان در سر رشته ی تو نتوانم کرد

زیرا که ازین هیچ نگردد حاصل

 
sunny dark_mode