یار ثابت قدم اینک ز سفر باز آمد
وگر از پای در افتاد بسر باز آمد
ظاهر آنست کزین پس گهر ارزان گردد
که چو دریا شد و چون کان گهر باز آمد
آنک در رسته ی بازار وفا زر میزد
در رخ خویش نظر کرد و ززر باز آمد
گرچه طوطی ز شکر نیک بتنگ آمده بود
دگر از آرزوی تنگ شکر باز آمد
بلبل مست نگر باز که چون باد بهار
بهوای سمن و سنبل تر باز آمد
شمع کو مجلس اصحاب منوّر می داشت
با دلی تافته و سوز جگر باز آمد
خاکساری که شد آب رخش از گریه برود
همچو آتش شد و چون باد سحر باز آمد
مدتی گر بضرورت ز نظر غایب گشت
مفکنیدش ز نظر چون بنظر باز آمد
هر که او را قدمی بود چو خواجو را دید
گفت کان یار قدم دار دگر باز آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره بازگشت یاری ثابت قدم و زیباییهای طبیعی و عاطفی است. شاعر از بازگشت یک دوست یا یار صحبت میکند که پس از یک غیبت طولانی دوباره به جمع دوستان میپیوندد. او به زیباییهایی مانند دریا، طوطی و بلبل اشاره میکند که شبیه به بازگشتی شاداب و پرانرژی هستند. همچنین از احساسات عمیق و دلتنگیها سخن به میان میآورد، و بر ضرورت نگهداری دوستیها و ارزشمندی لحظهها تأکید میکند. در نهایت، با اشاره به بیتابیهایی که بهخاطر غیبت یار پیش آمده، به شادی و شعف پس از بازگشت او اشاره میکند.
هوش مصنوعی: دوست صمیمی و وفادار من اکنون از سفر برگشته است، حتی اگر در راه دچار مشکل شده باشد و بر زمین بیفتد، باز هم به پای خود برمیخیزد و به خانه میآید.
هوش مصنوعی: ظاهر این است که پس از این، گوهر (ارزش) ارزان میشود، زیرا وقتی دریا پر میشود، دیگر ارزش آن گران نمیماند و وقتی که سنگهای قیمتی بازگشتند، دوباره ارزش واقعی خود را پیدا میکنند.
هوش مصنوعی: در بازار وفا، فردی که مظهر صداقت و وفاداری است، به چهرهاش نگاه کرد و باز هم به ارزشهای درونی خود احترام گذاشت.
هوش مصنوعی: اگرچه طوطی به خاطر شکر بسیار خوشحال و شاداب بود، اما باز هم به خاطر آرزوی داشتن شکر بیشتر و بهتر ناراحت و دلخور شده بود.
هوش مصنوعی: بلبل شاد و خوشحال را تماشا کن که چگونه مانند نسیم بهاری دوباره به سوی گلهای خوشبوی سمن و سنبل بازگشته است.
هوش مصنوعی: شمعی که در جمع دوستانم روشنی میبخشید، با دلی پر از گرما و درد دوباره بازگشت.
هوش مصنوعی: کسی که از شدت ناراحتی و گریه اش، چهره اش مثل خاکستر میشود، بعد از مدتی مانند آتش شعله ور میشود و به سرعت چون باد صبحگاهی بازمیگردد.
هوش مصنوعی: اگر به دلایلی مدتی از چشمها دور بود، نگران نباشید. وقتی دوباره برگردد و دیده شود، همگی او را میبینند و همه چیز به حال عادی برمیگردد.
هوش مصنوعی: هر کسی که قدمی در عشق داشته باشد، وقتی خواجو را ببیند، میگوید که آن یار، دوباره باز میگردد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سعدی اینک به قدم رفت و به سر باز آمد
مفتی ملت اصحاب نظر باز آمد
فتنهٔ شاهد و سودا زدهٔ باد بهار
عاشق نغمهٔ مرغان سحر باز آمد
تا نپنداری کآشفتگی از سر بنهاد
[...]
بنگر ای شمع که پروانه دگر باز آمد
از پی دل بشد و سوخته پر باز آمد
گرچه سر تا قدم از آتش غم سوخته بود
رفت و صد باره از آن سوخته تر باز آمد
هر که بیند من بی برگ و نوا را گوید
[...]
تا به شیراز نگارم ز سفر باز آمد
راحت روح من خسته جگر باز آمد
ناگه آن ماه پری چهره روان از چشمم
همچو سیاره شد و همچو قمر باز آمد
آن صنم نور بصر بود، برفت از بصرم
[...]
لله الحمد که آن مه ز سفر باز آمد
نورم از آمدن او به بصر باز آمد
از نم دیده صاحبنظران سوی چمن
لاله و سنبل او تازه وتر باز آمد
آن جگرگوشه که چون اشک برفت از نظرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.