گنجور

 
خواجوی کرمانی

یاران همه مخمور و قدح پر می نابست

ما جمله جگر تشنه و عالم همه آبست

مرغ دل من در شکن زلف دلارام

یارب چه تذرویست که در چنگ عقابست

چشم من سودا زده یا دُرج عقیقست

اشک من دلسوخته یا لعل مذابست

ورد سحرم زمزمه ی نغمه ی چنگست

و آهنگ مناجات من آواز ربابست

دور از تو مپندار که هنگام صبوحم

با این جگر سوخته حاجت بکبابست

سرمست می عشق تو در جنت و دوزخ

از نار و نعیم ایمن و فارغ ز عذابست

با روی بتان کعبه ی دل دیر مغانست

در دیر مغان زمزم جان جام شرابست

کار خرد از باده خرابست ولیکن

صاحب خرد آنست که او مست و خرابست

دست از فلک سفله فرو شوی چو خواجو

کاین نیل روان در ره تحقیق سرابست

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
منوچهری

آمد شب و از خواب مرا رنج و عذابست

ای دوست بیار آنچه مرا داروی خوابست

چه مرده و چه خفته که بیدار نباشی

آن را چه دلیل آری و این را چه جوابست

من جهد کنم بی‌اجل خویش نمیرم

[...]

شاه نعمت‌الله ولی

خوش آب حیاتیست که گویند شرابست

حالی و چه خوش حال که دل مست و خرابست

غیری به تو گر روی نماید مگذارش

کان نقش خیالست که در دیدهٔ خوابست

گویند که امواج حبابست درین بحر

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از شاه نعمت‌الله ولی
فصیحی هروی

نعت تو شها ناسخ آیات عذابست

با نعمت تو دوزخ سخن آتش و آبست

ظلم از غضبت دیده به مسمار مژه دوخت

ور ز آنکه گشوده‌ست ز خمیازه خوابست

بر روی هم آراید اگر خصم صف کین

[...]

کلیم

در کلبه ما تا بکمر موج شرابست

تا ساغر تبخاله ما پر می نابست

چشمت لب ما غمزدگان را ز فغان بست

خاموش نشینیم که بیمار بخوابست

بیتابی پروانه بر او چه نماید

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از کلیم
واعظ قزوینی

بحر از غم این واقعه، یک چشم پر آبست

افلاک پر از آه، چو خرگاه حبابست

نگذاشته نم در دل کس گریه خونین

این موج فشرده است که گویند سرابست!

در سینه افلاک نه مهر است که، دایم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه