گنجور

 
خواجوی کرمانی

هر که شد با ساکنان عالم علوی قرین

گو بیا در عالم جان جان عالم را ببین

ایکه در کوی محبت دامن افشان می روی

آستین بر آسمان افشان و دامن بر زمین

چنگ در زنجیر گیسوی نگاری زن که هست

چین زلفش فارغ از تاب و خم ابرو ز چین

رخت هستی از سر مستی بنه بر آستان

دست مستی از سر هستی مکش در آستین

بگذار از اندوه و شادی و ز دو عالم غم مدار

یا چو شادی دلنشان شو یا چو اندوه دلنشین

می کشد ابروی ترکان بر شه خاور کمان

می کند زلف بتان بر قلب جانبازان کمین

می کشد ابروی ترکان بر شه خاور کمان

می کند زلف بتان بر قلب جانبازان کمین

کافرم گر دین پرستی در حقیقت کفر نیست

کانک مومن باشد ایمانش کجا باشد بدین

گر کشند از راه کینش ور کشند از راه مهر

مهربان از مهر فارغ باشد و ایمن ز کین

حور و جنت بهر دینداران بود خواجو ولیک

جنت ما کوی خمارست و شاهد حور عین

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
کسایی

فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤمنین

فضل حیدر ، شیر یزدان ، مرتضای پاکدین

فضل آن کس کز پیمبر بگذری فاضل تر اوست

فضل آن رکن مسلمانی ، امام المتّقین

فضل زین الاصفیا ، داماد فخر انبیا

[...]

فرخی سیستانی

ای برید شاه ایران از کجا رفتی چنین

نامه ها نزد که داری؟ بار کن! بگذار! هین

کی جدا گشتی ز شاه و چندگه بودی براه

چند گون دیدی زمان و چند پیمودی زمین

سست گشتی تو همانا کز ره دور آمدی

[...]

منوچهری

حاسدان بر من حسد کردند و من فردم چنین

داد مظلومان بده ای عز میر مؤمنین

شیر نر تنها بود هرجا و خوکان جفت‌جفت

ما همه جفتیم و فردست ایزد دادآفرین

حاسدم بر من همی پیشی کند، این زو خطاست

[...]

قطران تبریزی

گشت گیتی چون بهشت از فر ماه فرودین

بوستان را کرد پر پیرایه های حور عین

بر بهشت بوستان مگزین بهشت آسمان

کان بهشت بر گمانست این بهشت بر یقین

ابر گوئی کرده غارت تخت بزازان هند

[...]

مسعود سعد سلمان

آفرین بر دولت محمودیان باد آفرین

کافریدش زآفرین خویشتن جان آفرین

آفرین بر دولتی کش هر زمان گوید خدا

آفرین باد آفرین بر چون تو دولت آفرین

چون نباشد آفرین ایزدی بر دولتی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه