داری ز چمن گر هوس حلقه دامی
ای مرغ دل ما، بنشین بر سر بامی
ما را ز حرم راند اگر شیخ به تزویر
غم نیست که در دیر گرفتیم مقامی
در دیر که زنّار شود رشته تسبیح
از ننگ مجو نام، اگر طالب نامی
ساقی بده از ساغر لب، باده که ما را
هرگز نبود بهتر از این شرب مدامی
چون من، که به هیچم بخرید و بفروشید
دیگر نبرد خواجه به بازار غلامی
گر بر سر جنگی، چه کم از دادن دشنام
ور نوبت صلح آمده، بفرست پیامی
بنشسته و برخاسته آشوب قیامت
از جلوه قدت به قعودی و قیامی
هر مایه که در مدرسه اندوختم، افسر
در میکده دادم به بهای دو سه جامی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی تجلیگر احساسات عاشقانه و نوعی رهایی از قید و بندهای اجتماعی است. شاعر به مرغ دل خود اشاره میکند و او را به نشستن بر بام دعوت میکند. به شیخ و تزویر او اشاره میکند که او را از حرم راند، اما او غمگین نیست و در دیر (مکانی برای عبادت) مقام خود را یافته است.
شاعر به لذتی که از نوشیدن شراب به دست میآورد اشاره میکند و معتقد است هیچ چیز بهتر از این شرب نیست. او همچنین از بیارزشی خود در بازار صحبت میکند و اینکه کسی او را نمیخرد یا نمیفروشد.
در ادامه، او به جنگ و صلح اشاره دارد و میگوید که در آشوب و هرج و مرج قیامت، جلوهی معشوق او باعث قعود و قیام میشود. نهایتا، او به ارزشهایی که در مدرسه آموخته اشاره میکند و میگوید که این زحمتها را با بهای دو یا سه جام شراب عوض کرده است. در کل، شعر حاکی از یک نوع انتقاد به جامعه و جشن گرفتن لذتهای زندگی است.
هوش مصنوعی: اگر دلت میخواهد در چمن حلقهای از دام بیندازی، ای پرنده دل ما، بهتر است روی بام بنشینی.
هوش مصنوعی: اگر شیخ ما را از حرم دور کرد، اهمیت ندارد، چون ما در دیر (میخانه) جایگاهی داریم.
هوش مصنوعی: در کلیسا، وقتی که زنجیر نماز گسسته شود، از زشتی و ننگ نخواهی توانست نام خود را جستجو کنی، اگر به دنبال شهرتی.
هوش مصنوعی: ای ساقی، از جام لب خود به ما بنوشان، که هیچ چیز برای ما بهتر از این نوشیدنی دائم نخواهد بود.
هوش مصنوعی: کس دیگری مانند من وجود ندارد که بیارزش تلقی شوم و به راحتی خرید و فروش شوم؛ بنابراین دیگر کسی مانند من به بازار بردهگی نمیرود.
هوش مصنوعی: اگر در حال جنگ هستی، دشنام دادن کمترین فایدهای ندارد؛ اما اگر زمان صلح فرا رسیده، پیام محبتآمیز بفرست.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تأثیر قدرت و عظمت خداوند اشاره میکند که هم در حال نشستن و هم در حال برخاستن، آرامش و هرج و مرج قیامت را به وجود میآورد. به عبارتی، این جلوهی قدرت الهی به تنهایی میتواند همه چیز را تحت تأثیر قرار دهد و نشانهای از عظمت و توانایی اوست.
هوش مصنوعی: من تمام آنچه را که در مدرسه یاد گرفتهام، به راحتی و به بهای چند جام شراب در میکده خرج کردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای غایت اندیشهٔ دانش سخنت را
می بوسم و می دارم چون دیده گرامی
شاید که ببندد کمر از لطف سخنهات
آب سخن جان سخنگو به غلامی
تو خضری و لطف سخنت آب حیاتست
[...]
چون تنگ نباشد دل مسکین حمامی
کهش یار هم آواز بگیرند به دامی
دیشب همه شب دست در آغوش سلامت
و امروز همه روز تمنای سلامی
آن بوی گل و سنبل و نالیدن بلبل
[...]
ای داده بر وی تو قمر داو تمامی
پیش تو کمر بسته اسیران به غلامی
از شرم بنا گوش تو در گوشه نشیند
گر ماه ببیند که تو در گوشهٔ بامی
هر لحظه بدان زلف چو دامم بفریبی
[...]
گر طالب آنی که بماند ز تو نامی
از خانه ناموس برون نه دو سه گامی
قربان شو و بشنو ز لب یار پیامی:
عیار چو منصور شود بر همه کامی
ای ماه معربد، ز کجایی و چه نامی؟
یا رب بفدای تو دو صد جان گرامی
هر شیوه که بینم همه حسنست و ملاحت
روی تو ز روم آمد و زلفین تو شامی
پیچ و گره زلف تو ناگاه عیان شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.