بسم الله الرحمن الرحیم: الحمدلله رب العالمین و العاقبة للمتقین و لا عدوان ...
باب اول: اندر شناخت راه حق تعالی: بدان و آگاه باش ای پسر که نیست از بودنی و نابودنی ...
باب دوم: در آفرینش پیغامبران: بدان ای پسر که حق سبحانه و تعالی این جهان را به ...
باب سیوم: اندر سپاس داشتن از خداوند نعمت: بدان ای پسر که سپاس خداوند نعمت واجب است بر ...
باب چهارم: اندر فزونی طاعت از راه توانستن: بدان ای پسر که خدای تعالی دو فریضه پیدا کرد از ...
باب پنجم: اندر شناختن حق پدر و مادر: بدان ای پسر که آفریدگار ما جل جلاله چون خواست که ...
باب ششم: اندر فروتنی و افزونی هنر: بدان و آگاه باش که مردم بیهنر مادام بیسود ...
باب هفتم: اندر پیشی جستن در سخندانی: ای پسر باید که مردم سخندان و سخنگوی بود و از ...
باب هشتم: اندر یاد کردن پندهای نوشروان عادل: اول گفت: تا روز و شب آینده است و رونده، از گردش سالها شگفت مدار.
باب نهم: اندر ترتیب پیری و جوانی: ای پسر هر چند جوانی پیرعقل باش، نگویم که جوانی ...
باب دهم: اندر خویشتنداری و ترتیب خوردن و آداب آن: بدان ای پسر که مردم عامه را در شغلهای خویش ترتیب ...
باب یازدهم: اندر ترتیب شراب خوردن و شرایط آن: شراب خوردن را نگویم که بخور و نگویم که مخور، که ...
باب دوازدهم: اندر مهمانی کردن و مهمان شدن و شرایط آن: اما مردم بیگانه را هر روز مهمان مکن، از آنک هر ...
باب سیزدهم: اندر مزاح و نرد و شطرنج و شرایط آن: بدان ای پسر که گفتهاند: «المزاح مقدمة الشر» ...
باب چهاردهم: اندر عشق ورزیدن و رسم آن: جهد کن ای پسر که تا عاشق نشوی، خواه به پیری و ...
باب پانزدهم: اندر تمتع کردن: بدان ای پسر، اگر کسی را دوست داری در مستی و ...
باب شانزدهم: اندر آیین گرمابه رفتن: بدان ای پسر که چون به گرمابه روی بر سیری مرو، که ...
باب هفدهم: اندر خفتن و آسودن: بدان و آگاه باش ای پسر که رسم حکیمان روم آنست که ...
باب هجدهم: اندر شکار کردن: ای پسر بدانک بر اسب نشستن و شکار کردن و چوگان زدن کار محتشمان است، خاصه به جوانی.
باب نوزدهم: اندر چوگان زدن: بدان ای پسر که اگر نشاط چوگان زدن کنی مادام عادت مکن، که بسیار کس را از چوگان زدن بلا برسیده است.
باب بیستم:اندر کارزار کردن: ای پسر، چون در کارزار باشی آنجا درنگ و سستی شرط ...
باب بیست و یکم: اندر آیین جمع کردن مال: ای پسر از فراز آوردن چیز غافل مباش، لیکن از جهت ...
باب بیست و دوم: اندر امانت نگاه داشتن: ای پسر، اگر به تو کسی امانتی دهد به هیچ حال مپذیر ...
باب بیست و سیوم: اندر برده خریدن و شرایط آن: ای پسر، اگر برده خری هشیار باش، که آدمی خریدن ...
باب بیست و چهارم: اندر خانه و عقار خریدن: اما ای پسر بدان و آگاه باش که اگر ضیعت و خانه ...
باب بیست و پنجم: اندر خریدن اسب: بدان ای پسر اگر اسب خری زنهار گوش دار تا بر تو ...
باب بیست و ششم: اندر زن خواستن: ای پسر چون زن خواستی حرمت خود را نیکو دار، اگر ...
باب بیست و هفتم: اندر فرزند پروردن و آیین آن: بدان ای عزیز من که اگر خدای ترا پسری دهد اول نام ...
باب بیست و هشتم: اندر دوست گزیدن و رسم آن: بدان ای پسر که مردم تا زنده باشند ناگریز باشد از ...
باب بیست و نهم: اندر اندیشه کردن از دشمن: اما جهد کن تا دشمن نیندوزی، پس اگر دشمنت باشد ...
باب سیام: اندر آیین عقوبت کردن و عفو کردن: ای پسر، بدان و آگاه باش و به هر گناهی مردم را ...
باب سی و یکم: اندر طالب علمی و فقیهی: بدان ای پسر و آگاه باش که در اول سخن گفتم که از ...
باب سی و دوم: اندر تجارت کردن: ای پسر، بدان و آگاه باش هر چند بازرگانی پیشهای ...
باب سی و سیوم: اندر ترتیب علم طب: بدان ای پسر که اگر طبیب باشی باید که اصول علم طب ...
باب سی و چهارم: اندر علم نجوم و هندسه: ای پسر، بدان و آگاه باش که اگر منجم باشی جهد کن ...
باب سی و پنجم: در رسم شاعری: ای پسر، اگر شاعر باشی جهد کن تا سخن تو سهل ممتنع ...
باب سی و ششم: اندر آداب خنیاگری: بدان ای پسر که اگر خنیاگر باشی خوشخوی و سبکروح ...
باب سی و هفتم: اندر خدمت کردن پادشاه: بدان ای پسر که اگر اتفاق افتد که از جمله حاشیت ...
باب سی و هشتم: اندر آداب ندیمی کردن: بدان ای پسر که اگر پادشاهی ترا ندیمی دهد، اگر آلت ...
باب سی و نهم: در آیین کاتب و شرط کاتبی: بدان ای پسر که اگر دبیر باشی باید که بر سخن گفتن ...
باب چهلم: در شرایط وزیری پادشاه: بدان ای پسر که اگر چنان بود که بوزارت افتی محاسب ...
باب چهل و یکم: در آیین و رسم اسفهسالاری: بدان ای پسر که اگر اسفهسالار باشی با لشکر و رعیت ...
باب چهل و دوم: اندر آیین و شرط پادشاهی: بدان ای پسر که اگر پادشاه باشی پارسا باش و چشم و ...
باب چهل و سیوم: در آیین و رسم دهقانی و هر پیشه که دانی: بدان ای پسر که اگر دهقان باشی شناسنده وقت باش و ...
باب چهل و چهارم: در آیین جوانمردی: بدان ای پسر که اگر جوانمردی ورزی اول بدانکه ...