شمعم که چو خود را بغمت پردازم
در پای تو سر خنده زنان اندازم
در راه تو هر گه که سری در بازم
در حال سری دگر ز جان بر سازم
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
شمعم که چو خود را بغمت پردازم
در پای تو سر خنده زنان اندازم
در راه تو هر گه که سری در بازم
در حال سری دگر ز جان بر سازم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات احساسات عمیق خود را بیان میکند. او از عشق و محبتش میگوید که با نگرانی و غم همراه است. زمانی که به محبوبش فکر میکند، به یاد خنده و شادی او میافتد و در تلاش است که با همه وجودش به او خدمت کند، حتی اگر این کار برایش دشوار باشد. در واقع، او آمادگی دارد تا در هر لحظه جانش را فدای عشقش کند.
هوش مصنوعی: من شمعی هستم که با وجود غم خود، به پای تو میافتم و با خنده به تو نگاه میکنم.
هوش مصنوعی: در مسیر تو هر بار که سرم را به سوی تو میچرخانم، در هر لحظه حالی دیگر پیدا میکنم و از جانم برای تو فدا میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون مشرفست همت بر رازم
نفسم غمی نگردد از آزم
چون در به زیر پاره الماسم
چون زر پخته در دهن گازم
بسته دو پای و دوخته دو دیده
[...]
چون سایه اگر باز به کنجی تازم
همسایهٔ من سایه نبیند بازم
ور سایه ز من کم کند آن طنازم
از سایهٔ خود هم نفسی بر سازم
روزی که به دریای فنا در تازم
خود را به بُنِ قعر فرو اندازم
ای دوست مرا سیر ببین اینجا در
کانجا هرگز کسی نیابد بازم
شبهای دراز با غمت می سازم
پوشیده چنانک کس نداند رازم
میدان بلا و من درو می تازم
دل رفته و می روم نه جان در بازم
د رعشق ز حیله ها که می پردازم
تات از همه کس نهفته ماند رازم
مانند زبان شمع آنگه سوزم
کز اشک بنزد خویش خندق سازم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.