منعم بهاء دین که به ذات تو قائمست
هر چ آن ز جنس دانش و فضل و براعتست
کشتی به آب لطف بسی تخم مردمی
زان بر خوری به کام که اصل این زراعتست
در خدمت وزیر ز بهر صلاح من
کار تو گه ضراعت و گاهی شفاعتست
کعبه ست حضرت تو و اندر طواف آن
تقصیر خادم از عدم استطاعتست
دانی که مار و موش شریکند در فساد
و زیاد هر دو کام و زبان را بشاعتست
در قتل موش کوش که اصلیست در جهان
گر زانکه قتل مار زباب شجاعتست
با لطف تو مرا سخنی هست خانگی
فارغ بگویمش که نه مرد اشاعتست
صندوقکی لطیف مرا هست و راستی
مثلش نساخت آنکه زاهل صناعتست
تعجیل می کنند که بفرست ساعتی
من دفع می دهم که نه صندوق ساعتست
فرمان صاحبست که بفرست و حکم او
ناچار در مقابلة سمع وطاعتست
لیک ار بمی فرستم چشمم قفای اوست
ور می کنم توقّف بر من شناعتست
در خدمتش زیان نکنم زانکه حضرتش
جای بضاعتست نه جای اضاعتست
دریاست دست خواجه وگر این بدو رسد
گویم مرا بدریا چیزی بضاعتست
دارم ز جود او طمع سود ده چهل
کز بحر سود یک دو طریق قناعتست
از شاعران عجب نبود این قدر طمع
با آنکه این دعا گو خیر الجماعتست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به فضائل و مقام ربانی اشاره میکند و به قدرت و علم منعم بهاء دین (خدا) که منبع دانش و فضیلت است، تبرک میجوید. او از کشتی تشکر میکند که در دریای لطف خدا، تخم مردمی را پرورش میدهد. در بخشی از شعر، شاعر از نقش وزیر در خدمت به مردم یاد میکند و رابطهای بین عبادت و شفاعت برقرار میسازد.
او همچنین به مفهوم جهاد در برابر فساد (مار و موش) میپردازد و بر ضرورت مبارزه با فساد در جامعه تأکید میکند. شاعر به ناتوانی خود در انجام برخی امور اشاره دارد و میگوید که در خدمت به خداوند زیان نمیبیند، زیرا این خدمت جایگاه برکت و نعمت است.
در نهایت، او از ثروت و جود خداوند امیدوار است و بر این باور است که دعا و طمع در خیر عمومی از خصوصیات شاعران است.
هوش مصنوعی: خداوندی که منبع تمام نعمتهاست، ویژگیهای تو از جمله دانش، فضیلت و درخشش وجودیات را تحت سرپرستی خود دارد.
هوش مصنوعی: کشتی که در آب حرکت میکند، باعث میشود تا بسیاری از انسانها به آرامش و رفاه برسند، چون زراعت و محصول این تلاشهاست که به نفع بشر خواهد بود.
هوش مصنوعی: در خدمت وزیر به خاطر مصلحت من، گاهی وظیفه تو کمک به دیگران است و گاهی باید از دیگران حمایت کنی.
هوش مصنوعی: حضرت شما مانند کعبه است و در حال گرد آمدن به دور آن، کوتاهی خادم به خاطر نداشتن توانایی است.
هوش مصنوعی: میدانی که مار و موش هر دو در فساد شریکند و هر دو از لذت و خوشی بهره میبرند.
هوش مصنوعی: در دنیای ما، مهم است که در مبارزه با مسائل کوچک و بیاهمیت تلاش کنیم، زیرا کشتهشدن مارها به خاطر شجاعت کار بزرگی محسوب میشود.
هوش مصنوعی: با محبت تو، من حرفی دارم که میخواهم در محیطی صمیمی و راحت بیان کنم، اما این صحبت نیازی به انتشار و تبلیغ ندارد.
هوش مصنوعی: دارم یک جعبه ظریف و زیبا که هیچکس نمیتواند مانند آن را بسازد، به جز کسی که به هنر و صنعت مسلط باشد.
هوش مصنوعی: وقتی به من میگویند که زودتر ساعت را بفرست، من به آنها پاسخ میدهم که نمیتوانم چون اینجا چیزی به نام ساعت وجود ندارد.
هوش مصنوعی: فرمانده دستور میدهد که اقدام کنید و هر فردی باید از آن فرمان تبعیت کند، چراکه اطاعت از او لازم و ضروری است.
هوش مصنوعی: اما اگر بمیرم، چشمانم به دنبالش خواهد بود و اگر توقف کنم، بر من ننگ خواهد بود.
هوش مصنوعی: من در خدمت او هیچ زیانی نخواهم کرد، زیرا او مقام و جایگاهی دارد که شایستهی نعمتهاست و نه جایی برای از دست دادن آنها.
هوش مصنوعی: اگر خواجه به دریا دسترسی داشته باشد و اگر چیزی به او برسد، میگویم من هم به دریا چیزی دارم که من را به خوبی تأمین میکند.
هوش مصنوعی: من از بخشندگی او امید دارم که از طریق دوستی با او، به بهرهمندی برسم؛ زیرا در دریای نعمت او تنها دو راه قناعت وجود دارد.
هوش مصنوعی: حیرتآور نیست که شاعران اینقدر طمعکار باشند، با توجه به اینکه دعاگوی خیر مردماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.