جناب عالی نزدیک و من بخدمت دور
بنزد عقل همانا که نیستم معذور
و لیک رسم جهان ستمگر این بودست
که بیدلانرا دارد ز کام دل مهجور
شکفته گلبن وصل و نشسته من دلتنگ
کنار آب زلال و مرا جگر محرور
دلم ز سینه فغان می کند همی گوید
که ای خلاصۀ ایّام و پادشاه صدور
تویی که معدلتت هست خلق را شامل
تویی که عادت تو هست بر کرم مقصور
به غیبت تو ببین تا چه کرده باشد خود
فلک که با من این می کند بوقت حضور
نه جایگاه مقام و نه راه بیرون شو
بر آستان تحیّر بمانده ام محصور
چنین که حال دعا خلل پذیر شدست
مگر بهمّت صدر جهان شود مجبور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دوری معشوق و دلتنگی خود سخن میگوید و از احساساتش ناشی از این جدایی lament میکند. او به عقل خود اشاره میکند که نمیتواند در این حالت، معذور باشد و میفهمد که در جهان ستمگر، بیدلان به دلخواه خود نمیرسند. شاعر خود را در کنار آب زلال میبیند، اما قلبش در عذاب است. او از معشوق خود به عنوان "خلاصۀ ایام" و "پادشاه صدور" یاد میکند و میگوید که عدالت او شامل حال همه است. در غیاب معشوق، او به وضعیت بد خود و سختیهایی که بر او میگذرد اشاره دارد و در نهایت ابراز میکند که در حال دعا نیز دچار خلل است و شاید تنها با کمک معشوق بتواند از این وضعیت رهایی یابد.
هوش مصنوعی: شما در نزدیکی من هستید و من از شما دور، پس براساس عقل میگویم که برای این فاصله، عذر موجهی ندارم.
هوش مصنوعی: اما در دنیای ظالم، قاعده این است که افراد بیخبر و بیگناه از خواستههای دلشان دور باشند و به آرزوهایشان نرسند.
هوش مصنوعی: در باغ زیبای وصال شکوفهها درخشیده و من در کناره آب پاک و زلال، ناراحت و دلتنگ نشستهام و دلم به شدت آزرده و داغ است.
هوش مصنوعی: دل من از درون ناله میکند و میگوید: «ای موجودی که در اوج زیباییای و پادشاهی بر زندگی و روزهای من، کمکم کن!»
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که منزلت و ارزش تو شامل همهی مردم میشود، و عادت تو به نیکی و بخشندگی محدود نیست.
هوش مصنوعی: ببین در غیبت تو، آسمان چه بر سر من آورده است که در حضور تو اینطور رفتار میکند.
هوش مصنوعی: من نه در جایگاه مقام و رتبه ای قرار دارم و نه راهی برای فرار از این وضعیت. در برابر دروازه حیرت و سردرگمی، محصور و خلاصه در درون خودم مانده ام.
هوش مصنوعی: زمانی که حال دعا و نیایش تحت تأثیر قرار گرفته است، فقط اگر اراده قوی و تلاش رهبری برتر وجود داشته باشد، ممکن است وضعیت تغییر کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به دور عدل تو در زیر چرخ مینایی
چنان گریخت ز دهر دو رنگ، رنگ فتور
که باز شانه کند همچو باد سنبل را
به نیش چنگل خون ریز تارک عصفور
دلم همی نشود بر فراق یار صبور
همی بخواهد پرسیدن و سلام از دور
اگر فراق بخواهد دل من از پس وصل
ملامتش نکنم بلکه دارمش معذور
ز کام و آرزوی خویش گم شدهست دلم
[...]
گل شکفته نماند مگر بصورت حور
خروش رعد نماند مگر بنفخه صور
رسید عید و من از روی حور دلبر دور
چگونه باشم بی روی آن بهشتی حور
مرا که گوید کای دوست عید فرخ باد
نگار من به لهاورد و من به نیشابور
ره دراز و غریبی و فرقت جانان
[...]
جهان سرای غرورست، نی سرای سرور
طمع مدار سرور اندرین سرای غرور
بعاقبت بحسام هوان شود مجروح
دلی که او بحطام جهان شود مسرور
فساد دین همه از جمع خواسته است و ترا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.