گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

ای دل سیه لطیف دیدار

وی سیم تن خجسته آثار

از تیغ و قلم نه یی تو خالی

خالی نبود ز تیغ سردار

از حقّۀ تو نگار گیرد

مشّاطۀ نیکوان افکار

ز آب دهن تو زنده گردد

ماهی که بود جماد کردار

گاهی دهن توناف آهو

گاهی شکم تو پیلة مار

باشی همه ساله سرفکنده

ز اندیشۀ مشک و سیم بسیار

دارند همیشه بر کنارت

با آنکه گرانی وسیه کار

مرغی که توزقّۀ کردی او را

پا شد گهر و شکر زمنقار

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
لبیبی

فدای آن قد و زلفش که گویی

فرو هشته است از شمشاد شمشار

آن طره مشکریز دلدار

کرده است مرا به غم گرفتار

انوری

گر بنده به خدمتت نیامد

زو منت بی شمار می‌دار

ور یک دو سه روز کرد تقصیر

در خدمت تو عبث مپندار

زیرا که تو کعبه جلالی

[...]

عطار

بردار صراحیی ز خمار

بربند به روی خرقه زنار

با دردکشان دردپیشه

بنشین و دمی مباش هشیار

یا پیش هوا به سجده درشو

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
ظهیری سمرقندی

بر هر ذره ای که در جهانست

منت دارد هزار خروار

بی دفتر ملک او زمانه

از پشت شکم کند چو طومار

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه