ای دل سیه لطیف دیدار
وی سیم تن خجسته آثار
از تیغ و قلم نه یی تو خالی
خالی نبود ز تیغ سردار
از حقّۀ تو نگار گیرد
مشّاطۀ نیکوان افکار
ز آب دهن تو زنده گردد
ماهی که بود جماد کردار
گاهی دهن توناف آهو
گاهی شکم تو پیلة مار
باشی همه ساله سرفکنده
ز اندیشۀ مشک و سیم بسیار
دارند همیشه بر کنارت
با آنکه گرانی وسیه کار
مرغی که توزقّۀ کردی او را
پا شد گهر و شکر زمنقار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و لطافتهای یک معشوق میپردازد. شاعر به ویژگیهای ظاهری و باطنی معشوق اشاره میکند و او را به عنوان کسی معرفی میکند که در دلها و خیالها اثر میگذارد. او از تأثیر قدرت و قلم اشاره میکند و به تلاشهای دیگران تصریح میکند که در سایه زیباییهای معشوق در تلاشاند. در نهایت، شاعر به ناپایداری عشق و زیباییهایی که در کنار او وجود دارد، اشاره کرده و بیان میکند که عشق به معشوق همیشه در دل او خواهد ماند.
هوش مصنوعی: ای دل، تو که در عشق او غرق هستی، زیباییهای صورت او و خوشیها و آثار نیکوی او را ببین و درک کن.
هوش مصنوعی: نه تو از شمشیر سردار خالی هستی و نه از نوشته و قلم. به همین دلیل، هیچکدام از اینها را نمیتوانی بدون تأثیر و اثرگذاری ببینی.
هوش مصنوعی: از زیباییهای تو، آرایشگران هنرمند الهام میگیرند و افکار خوب و زیبا را شکل میدهند.
هوش مصنوعی: از آب دهان تو، ماهی که قبل از این بیجان بوده، زنده خواهد شد.
هوش مصنوعی: گاهی زبان تو به نرمی و لطافت آهو است و گاهی شکم تو مانند پیلهای است که مار در آن میخزد.
هوش مصنوعی: همیشه در سال، به خاطر فکر کردن به مسائلی مثل عطر و نقره، خجالتزده خواهی بود.
هوش مصنوعی: همیشه کسانی هستند که در کنار تو خواهند بود، حتی اگر یک زندگی سخت و دشوار را تجربه کنی.
هوش مصنوعی: مرغی که تو به آن توجه و رسیدگی کردهای، اکنون با پای خود جواهر و شکر را از منقار خود به نمایش میگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فدای آن قد و زلفش که گویی
فرو هشته است از شمشاد شمشار
آن طره مشکریز دلدار
کرده است مرا به غم گرفتار
گر بنده به خدمتت نیامد
زو منت بی شمار میدار
ور یک دو سه روز کرد تقصیر
در خدمت تو عبث مپندار
زیرا که تو کعبه جلالی
[...]
عاجز شدم از گرانی بار
طاقت نه چگونه باشد این کار
بردار صراحیی ز خمار
بربند به روی خرقه زنار
با دردکشان دردپیشه
بنشین و دمی مباش هشیار
یا پیش هوا به سجده درشو
[...]
بر هر ذره ای که در جهانست
منت دارد هزار خروار
بی دفتر ملک او زمانه
از پشت شکم کند چو طومار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.