اندرین مرغزار کشت و درود
تیره و خیره چند خواهی بود؟
چند خواهی بناز در برداشت
دل اتش پرست دود اندود؟
روز و شب خون خود همی ریزی
تو به تیغ زبان زهر آلود
مال و ملک جهان ترا شده گیر
چون نباشی تو، مال و ملک چه سود؟
از تو خشنود نیست هیچ کسی
وانگهی هم تو از تو ناخشنود
دودمانی در آتش اندازد
گر ضعیفی ز دل برآرد دود
هر که آسایش دلی دادست
بهمه حال خویشتن آسود
عقل داند که بر زیان بودست
هر که از بهر مال جان فرسود
که بهر حال آنچه زوکم شد
بیش از آن بود کاندر آن افزود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زندگی و دغدغههای انسانها اشاره میکند. او میگوید که در این دنیا، انسانها در پی کسب مال و مقام هستند، اما در نهایت هیچ چیز از این داراییها برایشان فایدهای ندارد و تنها غم و اندوه برایشان به ارمغان میآورد. شاعر به ما یادآوری میکند که جز آسایش دل، هیچ چیزی ارزشمند نیست و عقل به ما میگوید که تعقیب مال و ثروت، ما را به زیان میکشاند. او نتیجه میگیرد که آنچه از دست میدهیم، بیشتر از آن چیزی است که به دست میآوریم و حقیقیترین ثروت در آرامش درون است.
هوش مصنوعی: در این دشت پر از خرابی و اندوه، چه مدت میخواهی در گیجی و سردرگمی بگذرانی؟
هوش مصنوعی: چند بار میخواهی به خودت فخر بفروشی و از دلت بیرون بیاوری که عشق و وابستگیات مانند دودی سیاه است؟
هوش مصنوعی: در هر لحظه تو به وسیله زبان خود، به نوعی به خود آسیب میزنی و روح خود را جریحهدار میکنی.
هوش مصنوعی: چون تو در این دنیا نیستی، ثروت و دارایی چه ارزشی دارند؟ هنگامی که خودت نیستی، چطور میتوانی از این ثروتها بهرهمند شوی؟
هوش مصنوعی: هیچکس از تو راضی نیست و در عین حال خودت هم از خودت ناراضی هستی.
هوش مصنوعی: اگر فردی ضعیف، از دل خود ناراحتی و غمی را بیرون بریزد، آن میتواند عواقب و اثرات خطرناکی به وجود آورد. این احساسات چون دود، میتوانند آتش ایجاد کنند و به دیگران آسیب برسانند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دیگران آرامش و راحتی بخشیده، خودش نیز از آرامش و آسایش بیشتری برخوردار است.
هوش مصنوعی: عقل میفهمد که هر کس به خاطر پول، جانش را به خطر بیندازد، در واقع به زیان خود عمل کرده است.
هوش مصنوعی: در هر صورت، آنچه که من از دست دادم، بیشتر از چیزی بود که به آن افزوده شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ملکان را ز آسمان کبود
چون تو هرگز کریم و راد نبود
هرگز از تو کسی بلا نکشید
هرگز از تو کسی جفا نشنود
عید فرخنده باد بر تو ملک
[...]
پیش از این هیچ کار دیگر بود
که شبی مست پیش او بغنود
کو قدم تا بدین طریق رود
یا کجا گوش کاین سخن شنود
آفتاب جلال و عالم جود
که چنو در جهان نشد موجود
خان عادل ، کمال دولت و دین
گوهر کان محمدت ، محمود
آنکه او راست طلعت میمون
[...]
آن ولی عهد دو شه مسعود
شاه عادل مغیث دین محمود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.