زخنده ساغر بر لب رسیده ای دارم
زگریه بادهٔ ناب چکیده ای دارم
گل بهشت قناعت بود سرافرازی
چو کوه، پای به دامن کشیده ای دارم
هوای باغ و سر گلشنم چو بلبل نیست
دل به کنج قفس آرمیده ای دارم
به کام من بود امروز لعل تو خط یار
هزار شکر شراب رسیده ای دارم
هزار شکر کز افعال زشت خود جویا
دل به خون ندامت تپیده ای دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عاشقانه و ندامت شاعر اشاره دارد. شاعر از شوق و شادی ناشی از نوشیدن شراب و زیبایی عشق سخن میگوید، اما در عین حال از زشتیهای خود و عواقب آن احساس پشیمانی میکند. او به زیباییهای زندگی، مثل قناعت و خوشیها اشاره میکند، ولی در نهایت دلش پر از ندامت و اندوه است، که نشاندهنده تضاد بین شادی و غم در زندگیاش است.
هوش مصنوعی: من جامی دارم که لبخند و شادی را در خود جای داده است و در عین حال، از گریه نیز عطر و طعم بینظیری به ارث برده است.
هوش مصنوعی: قناعت مانند گل بهشت است و افتخار و سربلندی دارد، مانند کوهی که پایش را به دامن کشیدهام.
هوش مصنوعی: در هوای باغ و زیبایی گلستان، مانند بلبل پرندهای آزاد و شاد نیستم و دلنهادهام در گوشه قفس، که دامنگیرم کرده است.
هوش مصنوعی: امروز خوشحالم که لعل و زیبایی تو در دست من است. هزار شکر به خاطر یار و شرابی که دارم، به خاطر آن خوشحالی و شادمانی را احساس میکنم.
هوش مصنوعی: هزاران بار سپاسگزارم که از کارهای زشت خود آگاه هستم و قلبی پر از پشیمانی دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لب خموش و زبان گزیدهای دارم
چو بوی گل نفس آرمیدهای دارم
سبک رکاب نیم همچو رنگ بیجگران
سلاح جنگ عنان کشیدهای دارم
چو آفتاب خموشم به صدهزار زبان
[...]
چو گل ز دست تو جیب دریدهای دارم
چو لاله دامن در خون کشیدهای دارم
به حفظ جان بلا دیده سعی من بیجاست
که پاس خرمن آفت رسیدهای دارم
ز سردمهری آن گل چو برگهای خزان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.