گنجور

 
جویای تبریزی

خط به گرد عارضش گرد شمیم گل بود

سبزهٔ پشت لبش موج نسیم گل بود

لفظ و معنی در لبش با یکدگر جوشیده اند

همچو رنگ و بوی گل کاندر حریم ل بود

می کند هر کس ز سیر باغ استشمام فیض

فیض عامی لازم طبع کریم گل بود

از وفاداری شعار دلبری را تازه کن

ورنه بودن بی وفا طور قدیم گل بود

از مصاحب می توان بر حال هر کس راه برد

با تو جویا همنشین بلبل ندیم گل بود

 
sunny dark_mode