آشنا با عشق اگر شد عقده دل واشود
قطره دریا می شود چون واصل دریا شود
قفل بر مخزن نشان مایه داریهای اوست
راز عشق از بستن لب بیشتر رسوا شود
قامت و رفتار او را دید چون سرو چمن
شد خرامان تا بلا گردان آن بالا شود
بسکه دزدیم نگاه شرم ازرخسار یار
چشم دارم دیدهٔ داغ دلم بینا شود
نکته پیرا باش با من بهر پاس عزتم
گر ببندی لب زبان مردمان گویا شود
همچو مجنون می تواند داد رسوایی دهد
پردهٔ ناموس هر کس دامن صحرا شود
ناامیدی در غمش سرمایهٔ دیوانگی است
سوخت چون در پردهٔ دل آرزو سودا شود
چون هوای صبحگاهی فیض می بارد ازو
ابر عالمگیر آهم گر فلک پیما شود
خویش را آویخت شاخ گل به دامان نسیم
تا به آسانی بلاگردان آن بالا شود
من غلام آنکه جویا بیند اسرار دو کون
دیده ای کز سرمهٔ خاک درش بینا شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد عشق و تأثیر آن بر دل و روح انسان است. شاعر به زیباییهایی اشاره میکند که عشق میتواند فراهم کند و از رازهایی که در دل دارند، سخن میگوید. او بیان میکند که عشق باعث میشود آدمی به جستجوی معشوق بپردازد و در این مسیر، از رفتار و زیباییهای او شگفتزده شود. همچنین، شاعر به ناامیدی و دیوانگی ناشی از عشق اشاره میکند و به آرزوهایی که در دل دارد، اشاره میکند. در نهایت، شاعر بر این باور است که عشق میتواند بینش و آگاهی به انسان ببخشد و او را به شناخت واقعیتری از زندگی برساند.
هوش مصنوعی: وقتی که کسی به عشق آشنا شود و مشکلات درونیاش را کنار بگذارد، مانند یک قطره که به دریا میپیوندد، به وسعت و عمق عشق و احساسات دست مییابد.
هوش مصنوعی: قفل بر مخزن نشانه ثروت و داراییهای اوست، اما راز عشق وقتی بیشتر فاش میشود که او سکوت کند.
هوش مصنوعی: او را با قامت و رفتار زیبا مشاهده کرد، چنان که مانند سروی در باغ چمن به آرامی و ناز و کرشمه حرکت میکند، تا به بلندی برسد و دچار مشکلات و سختیها نشود.
هوش مصنوعی: هرقدر که دزدانه به چهرهی معشوق نگاه میکنم، شرم از رخسارش مرا به خود مشغول کرده است. با این حال، چشمم بر آتش دل خواهد گشود و به حقیقتی بینا خواهد شد.
هوش مصنوعی: بهتر است که با من با احتیاط و مهربانی رفتار کنی تا حرمت و عزت من حفظ شود، زیرا اگر زبانت را ببندی و سکوت کنی، حرف دیگران در مورد من به وضوح بیان خواهد شد.
هوش مصنوعی: مانند مجنون، میتواند برملا کند فضیحت و عیوب دیگران را، اگر پردهٔ حیا و ناموس هر کسی در میان نباشد و دامن طبیعت آزاد باشد.
هوش مصنوعی: ناامیدی در غم او، باعث میشود که دیوانگی برایم تبدیل به سرمایهای شود. این احساس به اندازهای سوزاننده است که وقتی آرزوها در دل شکل میگیرند، درد و رنج بیشتری را به همراه دارند.
هوش مصنوعی: در صبحگاهی که خوشبو و دلانگیز است، نعمت و زیبایی در جهان پخش میشود و اگر آسمان هم تغییر کند و بر افرازند، من همچنان آه و ناله میکنم.
هوش مصنوعی: شاخ گل را به دامن نسیم آویخت تا از این طریق راحتتر بتواند بلاها را از روى خود دور کند.
هوش مصنوعی: من بندهی کسی هستم که توانایی دیدن اسرار جهان را دارد. او به گونهای میتواند با نگریستن به خاک، بینایی پیدا کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که را شاه جهان بردارد و بنوازدش
در سخا گر قطرهای باشد چو صد دریا شود
آن نمیبینی که در باغ و چمن از خارها
در بهاران ز ابر نیسانی چه گل پیدا شود
چون شمال مهرگان اندر هوا پویا شود
زاغ گنگ اندر میان بوستان گویا شود
نار چون بیجاده گردد سیب چون مرجان شود
آب چون پیروزه گردد خاک چون مینا شود
هست هم دینار و هم دیبا گرامی از چه رو
[...]
از سر کو آن پری چون ناگهان پیدا شود
جای آن باشد که مردم در میان شیدا شود
من چنین دانم که باشد نسخه ای از روی او
صورتی از آینه خورشید اگر پیدا شود
ماه رویا، کی رسد در آفتاب روی تو
[...]
گرز خورشید جمالت ذرهای پیدا شود
هر دو عالم در هوایش، ذرهسان دروا شود
شمع دیدارش اگر از نور تجلی پرتوی
افکند بر کوه، چون پروانه نا پروا شود
عاشق صادق چه داند کعبه و بتخانه چیست؟
[...]
گر دلم در زلف پنهان کردهای پیدا شود
مشک غمازست و این دزدی از او رسوا شود
ناحق افتادست زلفت در کف هر مدعی
چون بدست ما بیفتد حق بدست ما شود
ای صبا بر گوی امشب از زبان ما به شمع
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.