گنجور

 
جویای تبریزی

رفتی و نقش فنایت زیب آن کاشانه ماند

صورت حال تو بر دیوار این دیوانه ماند

گرچه مجنون رفت از دنیا ولی هر گرد باد

گرده ای از صورت احوال آن دیوار ماند

بر سر خود ریخت شمع بزم از تأثیر عشق

هر قدر خاکستر از بال و پر پروانه ماند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode