گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جویای تبریزی

ای خضر هر که مست شراب جنون بود

حاشا که در متابعت رهنمون بود

دور از تو ذره ذرهٔ من دشمن همند

سوهان استخوان تنم موج خون بود

جام فلک تهی است مدام از می مراد

یارب که تا به حشر چنین سرنگون بود

گویا حرام باد غم عالم ار خوریم

ما را که در پیاله می لعلگون بود

 
sunny dark_mode