سرشکم بسکه پردرد از دل مهجور برخیزد
به دریا چون رسد سیلاب اشکم شور برخیزد
دل تنگم سلیمانی کند در دشت دلتنگی
که شور محشر از آواز پای مور برخیزد
شود چون آب تیغش ساقی پیمانهٔ زخمم
نوای نوش بادی از لب ناسور برخیزد
مرا نشتر به شریان و ترا ناخن زند بر دل
جگر خون کن نوایی کز لب طنبور برخیزد
خیال لعل او جویا نمکدان ریخت بر زخمم
ز دل در یاد آن کان ملاحت شور برخیزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساس درد و تنهایی در دل صحبت میکند. او میگوید که وقتی غم و درد در دلش انباشته میشود، مانند سیلاب اشک از چشمانش جاری میشود. دلش به شدت تنگ است و این تنگی او را به یاد سلیمان میاندازد. در دشت دلتنگی، شور و هیجانش به قدری زیاد است که حتی صدای پای مور هم برایش شگفتانگیز میشود. زخمهایش به مانند نوشیی تلخ محسوب میشود و یاد معشوقش، که به او محبت میورزد، دردش را بیشتر میکند. او همچنین از تأثیر عواطف و احساساتش بر دیگران و روی خود میگوید؛ بهطوری که یاد معشوقش، زخمش را عمیقتر میکند. تمام این احساسات در بافتی از عشق و درد در کنار هم قرار دارد.
هوش مصنوعی: وقتی دلبرم را از دست دادهام، چقدر درد و غم در دلم هست. اشکهای من چون به دریا برسند، مانند سیلابی طغیانی میشود و شور و هیجان خاصی پیدا میکند.
هوش مصنوعی: دل من بسیار دلگیر و نگران است و در این حال، همچون سلیمان در دشت بیپایان دلتنگی، احساس میکنم که صداها و جنبشها در این جا به قدری شدید است که میتواند شور و شوق عظیم را به وجود آورد.
هوش مصنوعی: وقتی تیغش مانند آب نرم و روان شود، ساقی برایم پیمانهای از زخمهایم میآورد و صدای نوشیدنیای از لب زخمیام بلند میشود.
هوش مصنوعی: من را با نشتر به شریان میزنند و تو با ناخن بر دل زخم میزنی؛ صدایی بگذارد که از لب طنبور بلند شود و دل را به تکان آورد.
هوش مصنوعی: او که با یادش زخم دلم تازه میشود، زیباییاش مانند لبی که شکر میریزد بر زخمها، در دلم حس میشود و مرا به شوق میآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مسیحا از سر بالین من رنجور برخیزد
چراغ آفتاب از بزم من بی نور برخیزد
چنین کز بار درد افتاده ام از پا، عجب دارم
که شیون هم زبالین من رنجور برخیزد
ندارد شرم از روی کسی آیینه محشر
[...]
جو آید در چمن از عندلیبان شور برخیزد
به تعظیم نسیمش بوی گل از دور برخیزد
مشام آرای گلشن چون شود بوی سر زلفش
ز خواب سرگرانی نرگس مخمور برخیزد
نقاب زلف چون از پیش ماه چهره برگیرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.