جوش اشکم از شفق بر آسمان خوناب ریخت
شیشهٔ رنگم شکست و بر زمین مهتاب ریخت
پرتوی از آتش خوی تر بر کهسار تافت
از دل خارا شرر چون قطره های آب ریخت
دور از آن خاک سر کوبسکه می پیچم به خویش
از جگر تا دیده اشکم رنگ صد گرداب ریخت
تا نسیم نسترن زار بناگوشت وزید
شبنم از هر قطرهٔ اشکم در سیراب ریخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعرانی است که از درد و رنج عاطفی خود سخن میگویند. شاعر اشکهایش را به تصویر میکشد که چون خون و نور شفق بر آسمان میریزد و شکسته شدن شیشه رنگیاش را به یاد میآورد. او از شعلههای درونش و تاثرهایش بر کوهها سخن میگوید و تأثیر عاطفی این احساسات را بر دل و چشمانش روایت میکند. در انتها، اشاره به نسیم و شبنم از اشکهایش دارد که این خواستۀ عاطفی را عمیقتر میکند. به طور کلی، شعر از ترکیب درد، زیبایی و حسرت شکل گرفته است.
هوش مصنوعی: اشکهای من به مانند رنگهای افق در آسمان جاری شد و مانند شیشهای که میشکند، احساسات و اندوه من بر زمین به مانند نوری که از ماه میتساد میریزد، پاشیده شد.
هوش مصنوعی: یک پرتو از آتش وجود خود به بالای کوه پاشیده شده است و از دل سنگی، جرقههایی مانند قطرات آب به زمین میریزند.
هوش مصنوعی: دور از آن دیاری که برایم عزیز است، به خاطر خاطرات و احساساتم، اشک از چشمانم جاری میشود و این درد و اندوه در من مانند گرداب میچرخد.
هوش مصنوعی: هنگامی که نسیم ملایمی از طرف نسترنها وزید، شبنم مثل قطرات اشک من بر زمین ریخت و همه جا را سیراب کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لب گشادی تا سخن گویی در سیراب ریخت
طره افشاندی که ریزد گرد مشک ناب ریخت
باد گلبو باده گلگون است یا از رشک تو
بوی گل بر باد رفت و رنگش اندر آب ریخت
گر مرا کشتی چه غم کی باشد امکان دیت
[...]
تیره گشتم هر که آب اندر شراب ناب ریخت
چیست غیر تیره گی آن کو بآتش آب ریخت
وه که ممکن نیست دیگر چشم را دیدن به خواب
کز خیال لب نمک آن مه به جای خواب ریخت
یار شد مهمان من وز گریه شادی دو چشم
[...]
آن که رنگ خط به رخسارش ز مشک ناب ریخت
خار در پیراهن خورشید عالمتاب ریخت
چون شفق رنگین ز روی خاک می خیزد غبار
غمزه او بس که خون خلق را چون آب ریخت
می توان صد نامه انشا کرد از راه نگاه
[...]
عشق نیرنگ تغافل با دل بیتاب ریخت
همچو گرد سرمه از چشم غزالم خواب ریخت
از شکست خاطر ما عشق نقصانی نکرد
گرد این ویرانه گل در دامن سیلاب ریخت
دید تا دیوانه خود را ز موج آشفته موی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.