اضطرابم آتش رخسار او را دامن است
شمع گل از شعلهٔ آواز بلبل روشن است
تیغ اقبالش خورد بر ابر در پیکار نفس
هر کرا چون کوه پای جستجو در دامن است
هر که از سر بگذرد آسان برون آید زخویش
بر تن آزادگان سر تکمهٔ پیراهن است
عیب پوشی عین بینایی است اهل دید را
ظلمت شب سرمهٔ بینش بچشم روزن است
بیخود از عالم به آسانی کند قطع نظر
باده را در طبع ها تأثیر آب آهن است
با گریبان نیست وحشت مشربان را الفتی
جامهٔ عریانی صحرا سراپا دامن است
یک نظر سیرش نبینم بسکه از بیم سحر
دیده ام تا صبحدم جویا به روی روزن است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و اضطرابهای عاشقانه و همچنین زیباییهای عشق میپردازد. شاعر از آتش و شعلهای که در وجود معشوقش حس میکند صحبت میکند و این احساسات را به شمع و بلبل تشبیه میکند. او به مبارزه و تلاش برای رسیدن به معشوق اشاره دارد و میگوید که دستیابی به عشق و آزادی نیازمند اراده و تلاش است. همچنین به موضوعات بینش، آگاهی و عیوب انسانی پرداخته و بیان میکند که درک عیوب دیگران نوعی بینایی است. این شعر به زیبایی و عمیق بودن احساسات انسانی در برابر عشق و زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: نگرانی من به خاطر چهرهٔ او مانند آتش است و روشنی گل شمعی است که از صدای بلبل میدرخشد.
هوش مصنوعی: تیغ سرنوشت او به مبارزه با نفسش، مانند کوهی استوار و ثابت در دامن جستجو قرار دارد. هر کس که چنین استقامت و پایداری دارد، ممکن است با مشکلات و چالشها روبرو شود.
هوش مصنوعی: هر کسی که از خود بگذرد و به راحتی از دغدغهها و مشکلات خارج شود، میتواند به آسانی بر مشکلات و چالشها غلبه کند، مانند دکمهای که بر روی پیراهن آزادگان قرار دارد. این دکمه نماد آزادی و رهایی است و نشان میدهد که با اراده قوی میتوان بر محدودیتها فائق آمد.
هوش مصنوعی: پنهان کردن عیوب دیگران نشانه بصیرت و درک عمیق است. برای کسانی که دیدگاه روشنی دارند، تاریکی شب فقط یک لنز است که به روشنتر شدن بینش آنها کمک میکند.
هوش مصنوعی: انسان به راحتی نمیتواند از دنیای اطراف خود بیخیال شود، چرا که تأثیرات نوشیدنیها همانند تأثیر آب بر آهن است و بر دل و روح او اثر میگذارد.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به موضوعی اشاره میکند که در آن احساس عدم ترس و آرامش را مقابل مشربان و میخانهنشینان نشان میدهد. نیز به نوعی عریانی و آزادی در طبیعت و دامن گسترش زندگی اشاره دارد. به طور کلی، این بیت تمایل به طراوت و زندگی بیپرده و بدون ترس را بیان میکند.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم به سادگی او را ببینم، چون از ترس سحر، تا صبح فقط در انتظار دیدن چهرهاش از لابهلای روزن هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روی آن تُرک جهان آرای ماه روشن است
زلف او در تیره شب بر ماه روشن جوشن است
تاکه او را جوشن است از تیره شب بر طرف ماه
راز من در عشق او پیدا چو روز روشن است
تا گلی نو بشکفد هر ساعتی بر روی او
[...]
تا خیال آن بت قصاب در چشم من است
زین سبب چشمم همیشه همچو رویش روشن است
تا بدیدم دامن پر خونش چشم من ز اشگ
بر گریبان دارم آنچ آن ماه را بر دامن است
جای دارد در دل پر خونم آن دلبر مقیم
[...]
اینزمان کز آسمان تابنده ماه بهمن است
زال زرگر نیست آتش از چه تیغش زاهن است
آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است
خال مشکین تو بر رخ دانه ای زین خرمن است
آن رخ نازک چو آب از دیده رفت اما هنوز
نقش خالت چون سیاهی مانده در چشم من است
تو مرا چشمی و تا بر بام و روزن آمدی
[...]
نرگس رعنا اگر چشم و چراغ گلشن است
لاله یی کز خون دل دارد نشان چشم من است
حاجت گفتن ندارد حال من ای شمع حسن
قصه جانسوزی پروانه حرفی روشن است
دست چون در خون من دارد! اگر با دیگری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.