گنجور

 
جویای تبریزی

گر بخرامد، نسیم خلد برین است

چون بنشیند، بهشت روی زمین است

ناز تو رنگینی جمال تو افزود

شهپر طاووس حسن، چین جبین است

مست نگاهم، تبسمی مزه ام بس

لعل تو از خنده پستهٔ نمکین است

از چه نگردم به گرد دشت چو مجنون

لیلی چشم سیهت خانه نشین است

دیدهٔ بد دور از رخی که ز عکسش

آینه رشک نگارخانهٔ چین است

برد ز جویا توان و صبر به یغما

نرگسش مستش که رهزن دل و دین است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode