ساقیا چند ذکر موت و حیات
باده در ده که کل آت آت
سیآت من است هستی من
حسناتم ازان خلاص و نجات
چند جامم بده پی اندر پی
اذهب السیئات بالحسنات
پیش خم میم به سجده درآر
که نمازاست افضل الحرکات
دهنم را ز غیر باده ببند
که صیام است احسن السکنات
واقفم کن به کنج دیر که حج
لیس الا الوقوف بالعرفات
تا به کی بانگ هی هی ای صوفی
می دهد بوی دوری از هیهات
نامدی هرگز از جهات برون
کی خبر یابی از برون جهات
در میخانه جات شد جامی
نلت والله ارفع الدرجات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است. شاعر از ساقی میخواهد که بادهای را به او بدهد که نماد حیات و شادی باشد و به او کمک کند تا از گناهان خود عبور کند و به نیکیها دست یابد. او به سجده در پیش خم میم اشاره میکند و بر اهمیت نماز و عبادت تأکید میکند. همچنین، توصیه میکند که ذهن خود را از موضوعات غیرمفید خالی کند و به معنای حقیقی حج و عرفات توجه کند. نهایتاً، شاعر از صوفی میخواهد که از دنیای بیرون فاصله بگیرد و به جستجوی حقیقت در درون خود بپردازد. در پایان، اشاره به میخانه و جام به عنوان نماد راهی برای رسیدن به درجات بالاتر معنوی دارد.
هوش مصنوعی: ای ساقی، چرا مدام از مرگ و زندگی سخن میگویی؟ بیا کمی از باده بیاور تا دلها شاد شود و غمها فراموش گردد.
هوش مصنوعی: خطاها و بدیهای من نشاندهندهٔ وجود من هستند، اما خوبیهایم باعث رهایی و نجات من میشوند.
هوش مصنوعی: به من چند جام بده تا یکی پس از دیگری بنوشم، شاید با کارهای خوبم، بدیها را جبران کنم.
هوش مصنوعی: در پیشگاه معشوق، با تمام وجود تسلیم شو و سجده کن، زیرا این عمل از بهترین و مهمترین اعمال است.
هوش مصنوعی: دهانم را از نوشیدن غیر از باده ببند، زیرا روزهام و بهترین کارها در سکوت است.
هوش مصنوعی: مرا به فضایی آرام و عمیق برسان که بدانم انجام حج تنها به ایستادن در عرفات نیست.
هوش مصنوعی: تا کی ای صوفی، این ندای بلند و نالهی تنهایی را سر میکنی؟ بوی دوری و جدایی به حدی است که به سختی میتوان آن را تحمل کرد.
هوش مصنوعی: هرگز از مرزهای خاص خود فراتر نرفتهای، پس چگونه میتوانی از چیزهایی که خارج از آن مرزها هستند، آگاهی پیدا کنی؟
هوش مصنوعی: در میخانه، جامی پر شده است و به خدا قسم، درجات و موقعیتها بالاتر میرود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که در راه عشق گردد مات
در جهان کمال یافت نجات
نیست کس را ز دست مرگ نجات
اُذکُروا ذکر هادِم اللّذّات
نیست کس را ز دست مرگ نجات
اُذکُروا ذکر هادِم اللّذّات
نیست کس را ز دست مرگ نجات
[...]
یا عزَّ اُقْسِمُ بِالَّذِی اَنَا عَبدُه
وَلَهُ الحجیجُ وَما حَوَت عَرفات
لا ابتَغِی بَدَلاً سِواکِ خَلیلةً
فَثِقی بِقَولی وَالکِرامُ ثقات
وَلَو اَنَّ فَوقی تربةً وَدَعَوْتنی
[...]
چون ز یاران رفته یاد آرم
آه و واحسرتا علی من مات
چون ز عمر گذشته یاد آرم
آه و واغصتا علی مافات
به حیاتست زنده موجودات
زنده لیک از وجود تست حیات
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.