شراب لعل باشد قوت جانها قوت دلها
الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها
چو ز اول عشق مشکل بود و آخر هم چرا گویم
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
خوشا مستی که هشیار از حرم خیزد ازآن فارغ
که بود اندر میان راهی و اندر راه منزلها
ندانم کز کدامین پرده زد حادی نوا کامشب
ز گلبانگ حدی سیر دگر دارند محملها
مزن بر کهنه دلق دُردنوشان زاهدا طعنه
که در کوی مغان هستند صدرآرای محفلها
شدم در لایهای خم فرو هرچند میدانم
که روزی بردمد گلهای رسوایی ازین گلها
درین گرداب غم کشتی می از کف منه جامی
که نتوان جز بدین کشتی گرفتن راه ساحلها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به وصف شراب و تاثیر آن بر جان و دل انسانها میپردازد. او از ساقی درخواست میکند که جام شراب را پر کند و عشق را به یاد میآورد که در ابتدا آسان به نظر میرسد ولی به مرور زمان مشکلاتی را به همراه دارد. شاعر به زیبایی مستی اشاره میکند و میگوید که هشیارانی که از عشق و محفلها فارغ هستند، در یک وضعیت ویژه قرار دارند. او به نقد زاهدان میپردازد که به کسانی که در کوی مغان و محافل شاداب زندگی میکنند طعنه میزنند. در نهایت، شاعر به غم و چالشهای زندگی اشاره میکند و تأکید میکند که نباید در این دریای غم، جام شادی را از دست داد، زیرا این تنها کشتیای است که میتواند انسان را به ساحل نجات برساند.
هوش مصنوعی: شراب قرمز همانند نیروی زندگی و قوت دلها است. ای ساقی، بزن تا جامی برای ما پر کنی و آن را به ما بدهی.
هوش مصنوعی: از همان ابتدا عشق کار آسانی نیست و در انتها هم که نباید انتظار آسانی داشته باشیم. بنابراین چرا باید بگویم که عشق در ابتدا ساده به نظر میرسد، در حالی که در واقع مشکلات زیادی به دنبال دارد؟
هوش مصنوعی: خوش به حال کسی که در حالت مستی از حرم بیرون میآید، زیرا او از گرفتار شدن در مشکلات و موانع راه آزاد است و به مسیر خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: نمیدانم صدای زیبا از کجا به گوشم رسید. امشب، شتران و محملها پر از نغمههای دلانگیز هستند و جوی تازهای از شعف در فضاست.
هوش مصنوعی: به کسی که از دنیای معنوی و زهد سخن میگوید، طعنه نزن که آنها نیز در مجالس خوشگذرانی و لذتهای زندگی حضور دارند. زندگی و لذتها تنها مختص به یک گروه خاص نیست و میتوان در بین خود اهل معرفت و زهد هم، کسانی را یافت که از زیباییهای زندگی بهرهمند میشوند.
هوش مصنوعی: به تنگنای مشکلات و سختیها افتادهام، اگرچه میدانم که روزی پرده از روی رازهای ننگین این وضعیت برداشته خواهد شد.
هوش مصنوعی: در این دریای غم، قایق من را از دست نده. جامی که دارم، تنها راهی است که میتوانم با آن به ساحل برسم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نُمود اوّل ولی افتاد مشکلها
به بویِ نافهای کآخر صبا زان طُرّه بُگشاید
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش، چون هر دَم
[...]
به امیدی که بگشاید ز لعل یار مشکلها
خیال آن لب میگون چه خون افتاده در دلها
مخسب ای دیده چون نرگس به خوشخوابی و مخموری
که شبخیزان همه رفتند و بربستند محملها
دلا در دامن پیر مغان زن دست و همت خواه
[...]
بیا ای از خط سبزت هزاران داغ بر دلها
مرو کز اشک مشتاقان به خون آغشته منزلها
به تقصیر وفا عیبم مکن، کز آب چشم من
هنوز اندر رهت تخم وفا میروید از گلها
گر از گردون ملالی باشدت، بر عشق املا کن
[...]
تجلی الراح من کاس تصفی الروح فاقبلها
که می بخشد صفای می فروغ خلوت دلها
انلنی جرعة منها ارحنی ساعة عنی
که ماند از ظلمت هستی درون پرده مشکلها
به جان شو ساکن کعبه بیابان چند پیمایی
[...]
رُموز العشق کانت مشکلا بالکاس حللها
که آن یاقوت محلولت نماید حل مشکلها
سوی دیر مغان بخرام تا بینی دوصد محفل
سراسر ز آفتاب می فروزان شمع محفلها
دل و می هردو روشن شد نمیدانم که تاب می
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.